Projection : فرافکنی به معنی نسبت دادن اعمال ، عیب ها ، نواقص و امیال ناپسند و حتی نیکوی موجود در یک شخص توسط او به دیگران است . از نظر برخی مباحث روان شناسانه ، سازوکاری دفاعی از سوی فرد درگیر به شمار می آید . روانشناس شهر اتریشی فروید ، اولین بار به صورت نظام مند از این عبارت برای توضیح برخی مشکلات روانی استفاده نمود . امروزه دو نوع فرافکنی منفی و مثبت در مباحث روانشناسی مطرح است .
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از کتاب نیمه تاریک وجود ، اثر دبی فورد
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از کتاب نیمه تاریک وجود ، اثر دبی فورد
خصیصه یا بهتر بگویم خصوصیات ژنتیکی خود را بدیگران نسبت دادن است
بیش از حد مناسب
فرافکنی در علوم و عرفان: چنیش! برنامه و طرح ریزی!نقشه ریزی! معنی میده. در انگلیسی هم کلمه projection از کلمه project گرفته شده که گویا همین معنای هست.
اِسناد
تلفظ: ( فَ فِ کَ )
( اِمصفت )
۱ - خوی و خصلت هایی خود را ناآگاهانه به دیگران نسبت دادن.
۲ - تعارض ها و ستیزهای درونی خود را به دنیای خارج نسبت دادن.
فرافِکنی یا فرازَفکنی یا سویَفکنی یعنی نسبت دادن اعمال، عیب ها و امیال ناپسند خود به دیگران که در واقع ساز و کاری پدافندی به شمار می آید. زیگموند فروید نخستین کسی بود که این مبحث را در روان شناسی مطرح کرد. آلفرد آدلر شاگرد فروید و از جمله اولین منتقدان این نظر است.
... [مشاهده متن کامل]
�فرافکنی در معنای واژه ای آن، بر پرتاب کردن رو به بیرون یا رو به جلو دلالت دارد و به فرایند یا اسلوبی اشاره دارد که افراد به مدد آن، ایده ها، تصویرها و امیال را بر محیط بیرونی شان تحمیل می کنند. این بیرونی سازی مشتمل است بر دریافت ( ادراک ) فعالیت عقلی، دریافت تصویرها و نشانه ها به عنوان واقعیت ( مثلاً در رؤیا و خیالات ) یا مکان یابی انگیزه ها و امیال موجود در درون �خود� ( ایگو ) در محدوده عین ها ( اُبژه ) ، مردم یا رویدادهای دیگر�[نیازمند منبع]
اصطلاح فرافکنی در روان کاوی کاربرد دارد؛ در آن فرافکنی یکی از ساز و کارهای پدافندی ( دفاعی ) در برابر نگرانی به شمار می رود. در این معنی خواسته ها و انگیزه های ناپذیرفتنی که بازشناخت آن ها در �خود�، ممکن است موجب ناراحتی شود، به دیگران نسبت داده می شود. �این وسیله پدافندی به طور کامل در جهت عکس درون فکنی می باشد و اساس آن از این قرار است که فرد می کوشد تا تمایلات نامناسب و ناپسند خویش را به دیگران نسبت دهد و در نتیجه خود را عاری از هرگونه عیب و نقص بداند و خود را از احساس گناه، برهاند. با این وسیله پدافندی، فرد در مورد دیگران با مقیاس خویش قضاوت می کند. [نیازمند منبع]
فرافکنی یعنی انگشت اتهام به سوی دیگران گرفتن. فرافکنی عبارت است از تمایل به نسبت دادن آنچه در درون می گذرد به دیگران یا به محیط. فرافکنی فرد را در مقابل یک نوع اضطراب حفظ می کند: اضطرابی که در اثر اعتراف به کاستیها و نقصها ممکن است به وجود آید. کسی که فرافکنی می کند معمولاً احساسات، نقصها، یا آرزوهای غیرقابل قبول خود را در دیگران می بیند. فرافکنی، با برجسته کردن و اغراق آمیز کردن صفات شخصیتی منفی در دیگران، از اضطراب می کاهد. فروشنده ای که خودش را مسیحی بسیار مؤمنی می داند که جامعه روی او حساب می کند، ولی او فرد به شدت طمع کار است و سر مشتریان کلاه می گذارد، بر این باور است که همهٔ مشتریانی که وارد مغازه می شوند می خواهند هر طور که شده سر او کلاه بگذارند. مسلم است که اکثریت مطلق مشتریان چنین قصدی ندارند، و او در واقع، حرص و دغل کاری خود را به آنان فرافکنی می کند. دانشجویی که در امتحان شفاهی رد می شود می گوید که استاد امتحان گیرنده ضعیف بوده است. پرستاری که در انجام وظایف خود خوب عمل نمی کند می گوید که سایر پرستاران به بیماران خوب رسیدگی نمی کنند. جراحی که عملش موفقیت آمیز نیست با اصرار می گوید که کمک جراح و سرپرستار به وظایفشان خوب عمل نکرده اند. کسی که کمبود جنسی دارد، رفتار دوستانه و عادی دیگران را نوعی "دعوت" محسوب می کند. این نوع افراد وقتی به فروشگاهی می روند و فروشنده به آن ها لبخند می زند، فکر می کنند که وی از آن ها "خوشش آمده است". فردی که به همسرش خیانت می کند ممکن است دائم به او تهمت خیانتکاری بزند. زنی که از دست شوهر خود عصبانی است ممکن است با گفتن " چرا از دست من این همه عصبانی هستی؟" در واقع عصبانیت خودش را توجیه کند. نوعی شدید از فرافکنی ممکن است به رفتار خصمانه یا حتی پرخاشگری منجر شود مخصوصاً هنگامی که فرد احساس می کند یک نفر دیگر باعث و بانی احساسات منفی اوست. برای مثال، بیمار بسیار چاقی که چند کیلو چاق تر شده است ممکن است پرستار خود را مقصر بداند و بگوید که او ترازو را دستکاری کرده است تا او را چاق تر نشان دهد. آزمونهای فرافکنی با ارائهٔ محرکها یا سوالات خنثی یا مبهم و دریافت پاسخ از مراجع، آن پاسخ ها را به عنوان فرافکنی تحلیل می کنند
Psychological projection
Attributing parts of the self to others
Psychological projection is the process of misinterpreting what is "inside" as coming from "outside". It forms the basis of empathy by the projection of personal experiences to understand someone else's subjective world. In its malignant forms, it is a defense mechanism in which the ego defends itself against disowned and highly negative parts of the self by denying their existence in themselves and attributing them to others, breeding misunderstanding and causing untold interpersonal damage. A bully may project their own feelings of vulnerability onto the target, or a person who is confused may project feelings of confusion and inadequacy onto other people. Projection incorporates blame shifting and can manifest as shame dumping. Projection has been described as an early phase of introjection.
Historical precursors
A prominent precursor in the formulation of the projection principle was Giambattista Vico. In 1841, Ludwig Feuerbach was the first enlightenment thinker to employ this concept as the basis for a systematic critique of religion.
The Babylonian Talmud ( 500 AD ) notes the human tendency toward projection and warns against it: "Do not taunt your neighbour with the blemish you yourself have. " Religious people of the Christian faith believe that in the New Testament, Jesus also warned against projection: "Why do you look at the speck of sawdust in your brother's eye and pay no attention to the plank in your own eye? How can you say to your brother, 'Let me take the speck out of your eye, ' when all the time there is a plank in your own eye? You hypocrite, first take the plank out of your own eye, and then you will see clearly to remove the speck from your brother's eye. "
( اِمصفت )
۱ - خوی و خصلت هایی خود را ناآگاهانه به دیگران نسبت دادن.
۲ - تعارض ها و ستیزهای درونی خود را به دنیای خارج نسبت دادن.
فرافِکنی یا فرازَفکنی یا سویَفکنی یعنی نسبت دادن اعمال، عیب ها و امیال ناپسند خود به دیگران که در واقع ساز و کاری پدافندی به شمار می آید. زیگموند فروید نخستین کسی بود که این مبحث را در روان شناسی مطرح کرد. آلفرد آدلر شاگرد فروید و از جمله اولین منتقدان این نظر است.
... [مشاهده متن کامل]
�فرافکنی در معنای واژه ای آن، بر پرتاب کردن رو به بیرون یا رو به جلو دلالت دارد و به فرایند یا اسلوبی اشاره دارد که افراد به مدد آن، ایده ها، تصویرها و امیال را بر محیط بیرونی شان تحمیل می کنند. این بیرونی سازی مشتمل است بر دریافت ( ادراک ) فعالیت عقلی، دریافت تصویرها و نشانه ها به عنوان واقعیت ( مثلاً در رؤیا و خیالات ) یا مکان یابی انگیزه ها و امیال موجود در درون �خود� ( ایگو ) در محدوده عین ها ( اُبژه ) ، مردم یا رویدادهای دیگر�[نیازمند منبع]
اصطلاح فرافکنی در روان کاوی کاربرد دارد؛ در آن فرافکنی یکی از ساز و کارهای پدافندی ( دفاعی ) در برابر نگرانی به شمار می رود. در این معنی خواسته ها و انگیزه های ناپذیرفتنی که بازشناخت آن ها در �خود�، ممکن است موجب ناراحتی شود، به دیگران نسبت داده می شود. �این وسیله پدافندی به طور کامل در جهت عکس درون فکنی می باشد و اساس آن از این قرار است که فرد می کوشد تا تمایلات نامناسب و ناپسند خویش را به دیگران نسبت دهد و در نتیجه خود را عاری از هرگونه عیب و نقص بداند و خود را از احساس گناه، برهاند. با این وسیله پدافندی، فرد در مورد دیگران با مقیاس خویش قضاوت می کند. [نیازمند منبع]
فرافکنی یعنی انگشت اتهام به سوی دیگران گرفتن. فرافکنی عبارت است از تمایل به نسبت دادن آنچه در درون می گذرد به دیگران یا به محیط. فرافکنی فرد را در مقابل یک نوع اضطراب حفظ می کند: اضطرابی که در اثر اعتراف به کاستیها و نقصها ممکن است به وجود آید. کسی که فرافکنی می کند معمولاً احساسات، نقصها، یا آرزوهای غیرقابل قبول خود را در دیگران می بیند. فرافکنی، با برجسته کردن و اغراق آمیز کردن صفات شخصیتی منفی در دیگران، از اضطراب می کاهد. فروشنده ای که خودش را مسیحی بسیار مؤمنی می داند که جامعه روی او حساب می کند، ولی او فرد به شدت طمع کار است و سر مشتریان کلاه می گذارد، بر این باور است که همهٔ مشتریانی که وارد مغازه می شوند می خواهند هر طور که شده سر او کلاه بگذارند. مسلم است که اکثریت مطلق مشتریان چنین قصدی ندارند، و او در واقع، حرص و دغل کاری خود را به آنان فرافکنی می کند. دانشجویی که در امتحان شفاهی رد می شود می گوید که استاد امتحان گیرنده ضعیف بوده است. پرستاری که در انجام وظایف خود خوب عمل نمی کند می گوید که سایر پرستاران به بیماران خوب رسیدگی نمی کنند. جراحی که عملش موفقیت آمیز نیست با اصرار می گوید که کمک جراح و سرپرستار به وظایفشان خوب عمل نکرده اند. کسی که کمبود جنسی دارد، رفتار دوستانه و عادی دیگران را نوعی "دعوت" محسوب می کند. این نوع افراد وقتی به فروشگاهی می روند و فروشنده به آن ها لبخند می زند، فکر می کنند که وی از آن ها "خوشش آمده است". فردی که به همسرش خیانت می کند ممکن است دائم به او تهمت خیانتکاری بزند. زنی که از دست شوهر خود عصبانی است ممکن است با گفتن " چرا از دست من این همه عصبانی هستی؟" در واقع عصبانیت خودش را توجیه کند. نوعی شدید از فرافکنی ممکن است به رفتار خصمانه یا حتی پرخاشگری منجر شود مخصوصاً هنگامی که فرد احساس می کند یک نفر دیگر باعث و بانی احساسات منفی اوست. برای مثال، بیمار بسیار چاقی که چند کیلو چاق تر شده است ممکن است پرستار خود را مقصر بداند و بگوید که او ترازو را دستکاری کرده است تا او را چاق تر نشان دهد. آزمونهای فرافکنی با ارائهٔ محرکها یا سوالات خنثی یا مبهم و دریافت پاسخ از مراجع، آن پاسخ ها را به عنوان فرافکنی تحلیل می کنند
در یک معنی : همواره دنبال مقصر گشتن و انداختن اشتباه خود در زندگی به گردن دیگران و در معنی دیگر : می تواند طفره رفتن از دادن پاسخ درست به دیگران و کشاندن پاسخ به بیراهه ، علیرغم اینکه پاسخ درست را میداند ، باشد. در این حالت نفاق و دورویی در فرد فرافکن مشاهده میشود
گردنِ دیگری اندازی ، گردن هم اندازی ، به دیگری نسبت دهی
به نوعی معادل � کافر همه را به کیش خود پندارد�
نپذیرفتن مسئولیت زندگی خود، نپذیرفتن مسئولیت نسبت به اعمال و کردار خود، مسئولیت گریزی، ناآگاهی از مسئولیت
فرافکنی PROJECTION :[اصطلاح جامعه شناسی] نسبت دادن احساسات واقعی خود به دیگران.
منبع https://rasekhoon. net
منبع https://rasekhoon. net
نسبت دادن ویژگی هایی به دیگران است درحالی که آن خصلت ها در درون خودمان هم وجود دارد
مثلا شخصی که خسیس است همه مردم را پول پرست میخواند.
مثلا شخصی که خسیس است همه مردم را پول پرست میخواند.
نسبت دادن رفتار ، کردار، عادات منفی
و چه بسا مثبت ، به غیر که نوعی خودآگاهی درونی شخصی میباشد
و چه بسا مثبت ، به غیر که نوعی خودآگاهی درونی شخصی میباشد
عادات وخوی منفی و بسا مثبت خویش را به دیگران نسبت دادن
بازگو کردن، رفتارهای مشاهده شده در اطرافش
که بعنوان یک راز نگهداری شده بود.
که بعنوان یک راز نگهداری شده بود.
سفسطه!
از سر خود بازکردن
یافتن مقصری بیرون از خود، نپذیرفتن مسئولیت نسبت به اعمال و کردار خود، نداشتن حس تعهد به رفتارهای خود
در روانشناسی لغتی است که اولین بار توسط زیگوند فروید مورد استفاده قرار گرفت و در واقع یک نوع سیستم دفاعی می باشد که در آن شخص افکار و/یا رفتار خود را به دیگران نسبت می دهد. فرافکنی با بیان و تلقیح علایق و محرک های ناخواسته نیمه خودآگاه بدون این که اجازه دهد ایگو ( من ) از آن با خبر شود باعث کاهش اضطراب و دلهره می گردد.
در زبان های انگلیسی و فرانسوی این لغت به "Projection" معروف است، و در زبان آلمانی به "Projektion".
در زبان های انگلیسی و فرانسوی این لغت به "Projection" معروف است، و در زبان آلمانی به "Projektion".
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)