rest (اسم)سامان، استراحت، اسایش، نتیجه، باقی، باقی مانده، تکیه، رستی، بقایا، فراغت، تجدید قوا، سایرین، دیگران، الباقی، موقعیت سکونrelief (اسم)کمک، تسکین، ترمیم، جبران، اعانه، برجستگی، بر جسته کاری، اسودگی، راحتی، جانشین، رسایی، ازادی، فراغت، حجاری برجسته، گره گشایی، اسایش خاطر، تشفی، خط بر جسته، رفع نگرانیleisure (اسم)فرصت، مجال، اسودگی، تن اسایی، فراغت، وقت کافیrescue (اسم)رهایی، خلاصی، فراغت، نجاتobviation (اسم)از بین بردن، رفع، فراغتleisure time (اسم)فراغت
فراغت ( آرامش ) : همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:وارمس vārams ( سغدی ) فراغت ( فرصت، مجال ) : همتای پارسی این است:یتاک yatāk ( سغدی )راحتی ، وقت های بیکاری+ عکس و لینک