فراخ استینwide, broad, large, ampleفراخ روprodigalفراخ روی کردنwasteفراخ سازstretcherفراخ شدگیdilation, distension, distentionفراخ شدنdilate, yawnفراخ گویی کردنenlargeفراخ نشینیstraddleفراخ کردنbroach, dilate, loose
wide (صفت)وسیع، نامحدود، فراخ، پهناور، پهن، عریض، گشاد، پرت، بسیط، زیاد، کاملا بازquiet (صفت)ساکت، دوستانه، فراخ، ارام، بی صدا، ملایم، ساکن، خاموش، اهسته، خموشample (صفت)وسیع، فراوان، مفصل، فراخ، بیش از اندازه، پر، پهناور، چیز عزیز و پربهاmerry (صفت)فراخ، خوشحال، بشاش، خوشدل، خوش، شاد دل، سرحال، خرم، مسرور، شاد، خوشنود، سرمست، سبک روح، با نشاط، شادمان، خوش وقت، خشنود، خندان، سرخوش، شاد کام، پرنشاط، پر میوهspacious (صفت)وسیع، جامع، مفصل، فراخ، گشاد، جادار، فضادارcapacious (صفت)وسیع، فراخ، گشاد، جادار، گنجا، گنجایش دارgay (صفت)فراخ، خوشدل، شوخ، سرحال، خرم، خوشنود، سرمست، سبک روح، خوش وقت، خشنود، سرخوش، پرنشاط
گل گشاد/galegoshaad/فراخ و گشاد. مثل:لباس گل گشاد.هزارگی پراخ یعنی گشادفراخ تر زیستن به معنی بهتر زندگی کردن میباشد .وسیع ٬گشاد، جادار٬زیاد، پهناور، فراوانفراعگششششادوسیع . . واسع . . پهن . . گشاد . . جادار . .به معنی گشاد . . .به عنوان مثال وقتی یکی خیلی گشاده و تنبله بهش میگن عجب فراخی هستی تومیشه گشادیبسیط، پهن، جادار، رحب، عریض، فسیح، فضادار، گشاد، گشاده، متسع، واسع، وسیعفراخ کوتاه شده فراخور است و متضاد آن فرانخ ، دراخ یا دراخور خواهد شدگشادگستردهمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)+ عکس و لینک