فَخَر: حالتی از انسان است که کوچک ترین انعطافی ندارد و کمترین انعطاف یا نرمش مساوی با شکستن و نابودی اوست. افتخار از فخر و جنبه مثبت آن، و تفاخر از فخر ولی جنبه منفی آن است. ( وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ ) ... [مشاهده متن کامل]
مُخْتَالٍ فَخُورٍ: کسانی هستند که هیچ کسبی برای مفاخره در اختیار ندارند و فقط در خیال خود به دیگران فخر می فروشند. خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ، آفرینش انسان از سفال خشک، اشاره به فخر و عدم شکنندگی اوست.
بالیدن، به اعتقاداتی که انسان را به بعد انسانی نزدیک میکنه
بالیدن، به اعتقاداتی که انسان رو به بعد انسانی نزدیک میکنه.
زهو
نازش از نازیدن برابر فخر کردن
بزرگ فخر کردن:بزرگ کردن
بزرگواری
بالیدن
خودستایی
احساس بزرگی کردن
به رخ کشیدن امتیازها به انگیزه ی بزرگنمایی و برتری جویی نسبت به دیگری