فحاش، ادم هرزه
فحاش
فحاش، بدزبان، بی عفت، بیعار، بد دهن، هرزه دهن، هرزه گو
فحاش، بدزبان، بکار برنده سخنان زننده
زشت، ناپسند، فحاش، موهن، کریه، مستهجن، شهوت انگیز، قبیح، زشت و وقیح، خارج از اخلاق
ناپسند، فحاش، گستاخ، بی حیا، نا شایسته، شرم اور، نا نجیب، خارج از نزاکت
نامربوط، تهمت، دشنام، فحاش، بدزبان، زبان دراز، توهین آمیز، تجاوز به عصمت، تعدی، قابل استفاده، پر توپ و تشر
فحاش، بدزبان، وابسته به ناسزاگویی
فحاش، بد دهن، ناسزاگو
زشت، فحاش، بد دهن، خارج از اخلاق، ناسزاگو