lint (اسم)کهنه، کرک، پرز، فتیله، ضایعات پنبه، پارچه زخم بندی، لیف کتانwick (اسم)فتیله، فتیله فندک، افروزه، چیزی که بجای فتیله بکار رود
کنهkanneکنه را در چراغ کرد سبکپس در او کرد اندکی روغندر گفتار لری پلیفته می گویند.فتیله[ اصطلاح طب سنتی ]به معنی شافه ای که مخصوص به دبر باشد.+ عکس و لینک