فایده باوریutilitarianismفایده بخشیدنto be usefulفایده بردنto derive a benefit, to make a profitفایده دارeffective, profitableفایده کردنto be profitable, to sell at a profit, to make a profit
gain (اسم)افزایش، حصول، استفاده، سود، منفعت، فایده، صرفه، نفع، بهره تقویت، غرضuse (اسم)عادت، استفاده، تمرین، سود، منفعت، فایده، کاربرد، استعمال، خاصیت، مصرف، اطلاقadvantage (اسم)سبقت، مزیت، برتری، سود، منفعت، فایده، صرفه، حسن، تفوق، بهتریprofit (اسم)مزیت، برتری، سود، منفعت، فایده، نفعavail (اسم)کمک، استفاده، سود، فایده، ارزشusefulness (اسم)فایده، سودمندیutility (اسم)سود، فایده، سودمندی، صنایع همگانی، مفیدیت، کاربردپذیریfruit (اسم)بار، سود، فایده، میوه، ثمر، شایه
واژه فایدهمعادل ابجد 100تعداد حروف 5تلفظ fāyedeنقش دستوری اسمترکیب ( اسم ) [عربی: فائدَة، جمع: فوائد]مختصات ( یِ دِ ) [ ع . فائدة ] ( اِ. ) آواشناسی fAyedeالگوی تکیه WWS ... [مشاهده متن کامل] شمارگان هجا 3منبع لغت نامه دهخدافرهنگ فارسی عمیدفرهنگ فارسی معینفرهنگ واژه های سرهفرهنگ فارسی هوشیارواژگان مترادف و متضادمحل ارزش. بها :سروبالای من آنگه که درآید به سماعچه محل ، جامه جان را که قبا نتوان کرد. حافظ.سودهودهچیزی که خیر رساند و لغو و بیهوده نباشید و میانه باشد و افراط و تفریط نباشد امیر المومنین : بهترین کار ها میانه ترین انهاستبه نظر من میشه بهره _ خاصیت _ خواصنواولی چه فایده. . . . . .( یِ دِ ) [ ع . فائدة ] ریشه آن فید است.pointبهره، منفعت، سود، بازدهی، جمع:فوایدرادهاین واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:اوپیگ upig ( سنسکریت: اوپَیُگَ ) ویتی ( سنسکریت ) سیوک syuk ( اوستایی: سَئُکَ ) بهره ( پارسی دری )مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)+ عکس و لینک