نامه. نُومه. میان. میانه . میانک. بازه:فاصله.
فاصله؛فاصل و فصل ؛پاسال ، پای سال فارسی میباشد.
نامه؛میان دونفر وبه نام کسی یا کسانی.
بازه
به گمانم باید از پیشوندِ {گُ/وی} و پسوندِ {ا} در این باره بهره برد.
در اینجا پیشوندِ {گُ/وی} کاربردِ {نفی کردن} دارند.
دو کارواژه یِ شناخته شده برایِ نِشانِش ( =اشاره ) به {نزدیک بودن، آمیختگی} داریم:
... [مشاهده متن کامل]
1 - میختَن:همریشه است با {mix} در انگلیسی.
2 - رِشتَن:که واژه یِ {رشته} نیز از همین گرفته شده است.
از این روی، واژگانِ {گُمیزا/گُریسا/ویمیزا/ویریسا} ساخته میشوند.
گُزینِش با شما است، که کدام را بگویید.
بِدرود!
گُسَستار، گُسَلِش،
گسست و گسل، بن های گذشته و کنونی کارواژه گسستن ( =جدا شدن، جدایی ) است، می توان از آنها نام ستاک ( اسم مصدر ) ساخت به چم فاصله ( جدایی ) .
همچنین می توان از ریخت کهن و پهلویِ واژه ی شکاف که "اِشکاف" بوده بهره گرفت.
... [مشاهده متن کامل]
فاصله= اشکاف، گسستار، گسلش
پارسی بنویسیم تا پارسی بگوییم.
فاصله
گویش:faseleh
پارسی یا عربی:عربی
برابر پارسی:تراز جدایی، تراز دوری
وقتیکهمعیار مردم وخانواده ودوست وهمکار وهمسر و. . . پول است؛
پس بهتراست از انها فاصله بگیر.
وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسی أَلاَّ أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیًّا
... [مشاهده متن کامل]
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فیما کانُوا فیهِ یَخْتَلِفُونَ
فاصلة از فعل فَصَل ومعانی ومشتقات زیاد دارد.
یُفَصِّل
تفصیل
إنفصال
فَصَّل
مُفَصَّل
مَفاصِل
مَفصَلة
. . .
با فسل وفثل إشتباه نگیر.
/گُسَست/
فاصله ی بین کهکشانها هر لحظه در حال افزایش است.
گسستِ میان کهکشانها هر دم رو به افزایش است.
🟢 پارسی بنویسیم، پارسی بگوییم
واژه فاصله
معادل ابجد 206
تعداد حروف 5
تلفظ fāsele
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: فاصلَة، جمع: فواصل]
مختصات ( ص لَ یا لِ ) [ ع . فاصلة ]
آواشناسی fAsele
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع واژگان مترادف و متضاد
Span
به وقتی که حس کردی افتاده بینمان فاصله ای
چنان بپر بغلم که خیال کنم
حادثه ای
بازه، گپ
این واژه هندو اروپایی است ، در انگلیسی Phase بکار می رود ، پسوند " له" نیز پسوندی ایرانی است، پس فصل و . . . نیز ایرانی و هند و اروپایی هستند.
طویل = دراز >>> طول = درازا، درازنا
عمیق = ژرف >>> عمق = ژرفا، ژرفنا
عریض = پهن >>> عرض = پهنا
پس
فاصله = دورنا {دور پسوند اسم ساز �نا�}
#پیشنهاد_شخصی
این واژه هند و اروپایی است با واژه فاز هم ریشه است : فازله : فاصله و پس له نیز هند و اروپایی است
فاصله # جدایی
مانند نیاز این روزهای کرونایی ، جدایی اجتماعی
واژه ی پارسی برابر با آن نیشامی است
دورا
دورا، جدایی ، اندازه ی دوری
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: ویش ( اوستایی ) اَوَچین ( اوستایی: اَوَچینَ ) ، نیژام، نیشام ( پهلوی: نیشامیْه ) ، نیوان ( کردی ) ، میودا mivdã ( کردی: مه ودا )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)