برابر پارسیِ واژه یِ ( فاسدشدنی ) ، ( فَرساوَند ) یا به گونه ای دقیق تر ( فَرسایوَند ) است.
تکواژها: ( فر. سای ( بُن کنونیِ کارواژه یِ ساییدن ) . پسوندِ ( وَند ) ) . همخانواده با واژه یِ ( فرسایش )
... [مشاهده متن کامل]
این واژه به چمِ ( فانی، فناپذیر ) نیز آمده است.
در رویه یِ 33 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچکِ پهلوی ) آمده است:
تکواژها: ( فر. سای ( بُن کنونیِ کارواژه یِ ساییدن ) . پسوندِ ( وَند ) ) . همخانواده با واژه یِ ( فرسایش )
... [مشاهده متن کامل]
این واژه به چمِ ( فانی، فناپذیر ) نیز آمده است.
در رویه یِ 33 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچکِ پهلوی ) آمده است: