خرد کردن، فاسد شدن، از هم پاشیدن، فرو ریختن، متلاشی شدن، متلاشی کردن، تجزیه شدن
gangrene(فعل)
فاسد شدن، تباه کردن، قانقاریا بوجود امدن
پیشنهاد کاربران
می تواند پوشش دهنده هم زمان دو معنی باشد اولی گندیدن از لحاظ کیفیت مثل فاسد شدن غذا و خراب شدن مواد خوراکی دومی کمیت مثل فاسد شدن انسان در فساد از لحاظ اخلاقی