فاروق در لغت به معنای کسی که امور را از یکدیگر فرق می گذارد و تمییز می دهد. یا آن که فرق گذارد حق را از باطل دانسته شده است. و به عنوان لقب به کار می رود.
ابورافع گفته است در ربذه نزد ابوذر بودیم که گفت: شما گرفتار فتنه ای خواهید شد پس تقوا پیشه کنید و از علی بن ابی طالب تبعیت نمایید چه از پیامبر شنیدم که به او می گفت: تو اولین مومن به من هستی و اولین فردی هستی که در قیامت با من مصافحه می کنی٬ تو صدیق اکبر و فاروقی هستی که بین حق و باطل جدایی می افکنی. . . ». ( ابن ابی الحدید شرح نهج البلاغه ج۱۳ ص۲۲۸
... [مشاهده متن کامل]
اجماع دانشمندان اهل سنت بر آن است که لقب فاروق مختص عمر بن خطاب است و تقریباً در تمامی کتب اهل سنت از این لقب برای او استفاده می شود.
با این حال طبری نقل کرده است که در این مورد بین مسلمانان اختلاف نظر وجود دارد.
دانشمندان شیعه از جمله طبرسی در الإحتجاج و شیخ طوسی در الأمالی بر اساس روایات و اخبار بر این باورند که فاروق لقبی است که محمد بن عبدالله پیامبر اسلام بر علی بن ابی طالب قرار داده است.
دلیل انتخاب این لقب برای امام اول شیعیان توسط پیامبر اسلام این بود که ایشان اولین کسی بود که به اسلام روی آورد و ممیز حق از باطل لقب گرفت.
البته بر طبق نظر روایات مستند، گفته می شود که این عنوان توسط یهودیان در مورد خلیفه دوم اهل سنت به کار می رفت و با تکرار این عنوان برای او، در جامعه نیز توسط اهل سنت مورد استفاده قرار می گرفت.
راویان اهل سنت نیز عموما عطای این لقب را به عمر بن خطاب از طرف پیامبر اسلام نمی دانند.

ابورافع گفته است در ربذه نزد ابوذر بودیم که گفت: شما گرفتار فتنه ای خواهید شد پس تقوا پیشه کنید و از علی بن ابی طالب تبعیت نمایید چه از پیامبر شنیدم که به او می گفت: تو اولین مومن به من هستی و اولین فردی هستی که در قیامت با من مصافحه می کنی٬ تو صدیق اکبر و فاروقی هستی که بین حق و باطل جدایی می افکنی. . . ». ( ابن ابی الحدید شرح نهج البلاغه ج۱۳ ص۲۲۸
... [مشاهده متن کامل]
اجماع دانشمندان اهل سنت بر آن است که لقب فاروق مختص عمر بن خطاب است و تقریباً در تمامی کتب اهل سنت از این لقب برای او استفاده می شود.
با این حال طبری نقل کرده است که در این مورد بین مسلمانان اختلاف نظر وجود دارد.
دانشمندان شیعه از جمله طبرسی در الإحتجاج و شیخ طوسی در الأمالی بر اساس روایات و اخبار بر این باورند که فاروق لقبی است که محمد بن عبدالله پیامبر اسلام بر علی بن ابی طالب قرار داده است.
دلیل انتخاب این لقب برای امام اول شیعیان توسط پیامبر اسلام این بود که ایشان اولین کسی بود که به اسلام روی آورد و ممیز حق از باطل لقب گرفت.
البته بر طبق نظر روایات مستند، گفته می شود که این عنوان توسط یهودیان در مورد خلیفه دوم اهل سنت به کار می رفت و با تکرار این عنوان برای او، در جامعه نیز توسط اهل سنت مورد استفاده قرار می گرفت.
راویان اهل سنت نیز عموما عطای این لقب را به عمر بن خطاب از طرف پیامبر اسلام نمی دانند.

فاروق اعظم و صدیق اکبر لقب امیر المومنین علی علیه السلام کمی تاریخ و احادیث اهل سنت را بخوانید،
چنانچه طبرى مى گوید قال علی بن ابی طالب: أنا عبدالله واخو رسوله وأنا الصدّیق الأکبر. لا یقولها بعدی الا کاذب مفتر، صلیت مع رسول الله ( ص ) قبل الناس بسبع سنین�
... [مشاهده متن کامل]
� من بنده ی خدا و برادر رسول اویم ، و من صدّیق اکبر هستم ، این ادّعا را بعد من به جز دروغگو و افترا زننده نمی کند ، همانا من هفت سال قبل از مردم نماز به جای آوردم �.
حاکم نیشابوری : المستدرک علی الصحیحین ، ج 3 ، ص 121 ، ح 4584
نسائی : السنن الکبری ، ج 5 ، ص 107 ، ح 8395
خصائص امیر المومنین ( ع ) ص 25 ، ح7
ابن ماجه : سنن ابن ماجه ، ج 1 ، ص 44 ، ح 120
ابن ابی شیبه : المصنّف ، ج 12 ، ص 65 ، ح 12133
ابن ابی عاصم : السنّة ، ص 584 ، ح 1324
ابونعیم : معرفة الصحابة ، ج 1 ، ص 301 )
طبری : تاریخ الامم و الملوک ، ج 2 ، ص 310
ابن اثیر : الکامل فی التاریخ ، ج 1 ، ص 484
محب الدین طبری : الریاض النضرة ، ج 3 ، ص 96 ، و 100 و 111
حمّوئی : فرائد السمطین ، ج 1 ، ص 248 ، ح 192
ابن سعد : الطبقات الکبری ، ج 2 ، ص 60 ، رقم 315
شعرانی : طبقات الشعرانی ، ج 2 ، ص 55
متّقی هندی : کنز العمال ، ج 13 ، ص 122 ، ح 36389
ابن ابی الحدید : شرح نهج البلاغه ، ج 13 ، ص 200 ، خطبه 238
ابن مردویه اصفهانی در مناقبش ؛ فخررازی ، آلوسی ، أبو حیان و جلال الدین سیوطی در تفسیرشان و نیز متقی هندی در کنز العمال ، مناوی در فیض القدیر و. . . . . نقل کرده اند که پیامبر اسلام ( ص ) فرمود :" الصدیقون ثلاثة : حبیب النجار مؤمن آل یاسین ، وحزبیل مؤمن آل فرعون ، وعلی بن أبی طالب الثالث ، وهو أفضلهم .
تا اینجا فهمیدیم که صدیق اکبر از القاب کیست.
برخی از علمای اهل سنت نظیر محمد بن سعد در الطبقات الکبری ، ابن عساکر در تاریخ مدینة دمشق ، ابن اثیر در اسد الغابة و محمد بن جریر طبری در تاریخش می نویسند :
قال بن شهاب بلغنا أن أهل الکتاب کانوا أول من قال لعمر الفاروق وکان المسلمون یأثرون ذلک من قولهم ولم یبلغنا أن رسول الله ( ص ) ذکر من ذلک شیئا. !!!
یعنی ابن شهاب میگوید: اینگونه به ما رسیده است که اهل کتاب نخستین کسانی بودند که به عمر لقب فاروق دادند و مسلمانان از سخن آن ها متأثر شدند و این لقب را در باره عمر استعمال کردند و از پیامبر اسلام هیچ مطلبی در این باره به ما نرسیده است!!!
عمر بسیار کُند ذهن و دیرفهم بود، و تنها سوره بقره را طى دوازده سال تلاش فرا گرفت و به شکرانه این پیروزى، یک شتر قربانى کرد که در این مورد امام ذهبى میگوید: قال ابن عمر: تعلّم عمر البقرة فی اثنتی عشرة سنة، فلمّا تعلّمها نحر جزوراً
و همچنین درباره آیه کلالة، آنرا درک نمیکرد و طبق نقل جصاص و سیوطى: کان عمر لم یفهم. . . . .
امام نسائى چنین روایت مى کند: �کنا عند عمر فأتاه رجل، فقال: یا أمیر رُبّما نمکُثُ الشهر والشهرین ولا نجد الماء؟ فقال عمر: أمّا أنا فاذا لم أجد الماء لم أکن لأُصلی حتى أجدَ الماء. . .
عمر حتی در دوران خلافتش حکم تیمم را نمى دانست و اگر کسى از او مى پرسید در صورت جنابت و نبودن آب تکلیف چیست؟ در جواب مى گفت: نماز را ترک کن تا آب پیدا شود! و اگر تا دو ماه هم آب نمى یافت نماز نمى خواند.
و در همه مشکلات، این ابوالحسن علی ( ع ) باب علم نبی بود که به فریادش میرسید ومشکلش را حل میکرد چنانکه خود او بیش از هفتاد بار اعتراف کرد: اگر علی ( ع ) نبود من هلاک میشدم!
به سند از بزرگان اهل سنت: محمد بن طلحه شافعی در مطالب السؤل، طبری در کبیر، بیهقی در سنن و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه از ابن عباس، سلمان، ابیذر و حذیفه نقل مینمایند که رسول اکرم ( ص ) با دست، اشاره به علی بن ابی طالب نمود و فرمود: �ان هذا اول من آمن بی و اول من یصافحنی یوم القیامة و هذا الصدیق الاکبر و هذا فاروق هذه الامة یفرق بین الحق و الباطل�
همانا علی نخستین کسی است که به من ایمان آورد و اول کسی بود که در روز قیامت با من مصافحه می کند. علی، صدیق اکبر و فاروق این امّت و جداکننده حق از باطل است.
تا اینجا طبق کتب خود اهل سنت ثابت کردیم که صدیق اکبر و فاروق اعظم از القاب امیرالمومنین علی ( ع ) است و این ادّعا را به غیر از او جز دروغگو و افترا زننده نمی کند.
منابع دقیق با آدرس صفحه خواستید بگید بفرستم.
http://shahripoor. blogfa. com/post/132
تمامی آدرس ها را با منابع دقیق نوشته
چنانچه طبرى مى گوید قال علی بن ابی طالب: أنا عبدالله واخو رسوله وأنا الصدّیق الأکبر. لا یقولها بعدی الا کاذب مفتر، صلیت مع رسول الله ( ص ) قبل الناس بسبع سنین�
... [مشاهده متن کامل]
� من بنده ی خدا و برادر رسول اویم ، و من صدّیق اکبر هستم ، این ادّعا را بعد من به جز دروغگو و افترا زننده نمی کند ، همانا من هفت سال قبل از مردم نماز به جای آوردم �.
حاکم نیشابوری : المستدرک علی الصحیحین ، ج 3 ، ص 121 ، ح 4584
نسائی : السنن الکبری ، ج 5 ، ص 107 ، ح 8395
خصائص امیر المومنین ( ع ) ص 25 ، ح7
ابن ماجه : سنن ابن ماجه ، ج 1 ، ص 44 ، ح 120
ابن ابی شیبه : المصنّف ، ج 12 ، ص 65 ، ح 12133
ابن ابی عاصم : السنّة ، ص 584 ، ح 1324
ابونعیم : معرفة الصحابة ، ج 1 ، ص 301 )
طبری : تاریخ الامم و الملوک ، ج 2 ، ص 310
ابن اثیر : الکامل فی التاریخ ، ج 1 ، ص 484
محب الدین طبری : الریاض النضرة ، ج 3 ، ص 96 ، و 100 و 111
حمّوئی : فرائد السمطین ، ج 1 ، ص 248 ، ح 192
ابن سعد : الطبقات الکبری ، ج 2 ، ص 60 ، رقم 315
شعرانی : طبقات الشعرانی ، ج 2 ، ص 55
متّقی هندی : کنز العمال ، ج 13 ، ص 122 ، ح 36389
ابن ابی الحدید : شرح نهج البلاغه ، ج 13 ، ص 200 ، خطبه 238
ابن مردویه اصفهانی در مناقبش ؛ فخررازی ، آلوسی ، أبو حیان و جلال الدین سیوطی در تفسیرشان و نیز متقی هندی در کنز العمال ، مناوی در فیض القدیر و. . . . . نقل کرده اند که پیامبر اسلام ( ص ) فرمود :" الصدیقون ثلاثة : حبیب النجار مؤمن آل یاسین ، وحزبیل مؤمن آل فرعون ، وعلی بن أبی طالب الثالث ، وهو أفضلهم .
تا اینجا فهمیدیم که صدیق اکبر از القاب کیست.
برخی از علمای اهل سنت نظیر محمد بن سعد در الطبقات الکبری ، ابن عساکر در تاریخ مدینة دمشق ، ابن اثیر در اسد الغابة و محمد بن جریر طبری در تاریخش می نویسند :
قال بن شهاب بلغنا أن أهل الکتاب کانوا أول من قال لعمر الفاروق وکان المسلمون یأثرون ذلک من قولهم ولم یبلغنا أن رسول الله ( ص ) ذکر من ذلک شیئا. !!!
یعنی ابن شهاب میگوید: اینگونه به ما رسیده است که اهل کتاب نخستین کسانی بودند که به عمر لقب فاروق دادند و مسلمانان از سخن آن ها متأثر شدند و این لقب را در باره عمر استعمال کردند و از پیامبر اسلام هیچ مطلبی در این باره به ما نرسیده است!!!
عمر بسیار کُند ذهن و دیرفهم بود، و تنها سوره بقره را طى دوازده سال تلاش فرا گرفت و به شکرانه این پیروزى، یک شتر قربانى کرد که در این مورد امام ذهبى میگوید: قال ابن عمر: تعلّم عمر البقرة فی اثنتی عشرة سنة، فلمّا تعلّمها نحر جزوراً
و همچنین درباره آیه کلالة، آنرا درک نمیکرد و طبق نقل جصاص و سیوطى: کان عمر لم یفهم. . . . .
امام نسائى چنین روایت مى کند: �کنا عند عمر فأتاه رجل، فقال: یا أمیر رُبّما نمکُثُ الشهر والشهرین ولا نجد الماء؟ فقال عمر: أمّا أنا فاذا لم أجد الماء لم أکن لأُصلی حتى أجدَ الماء. . .
عمر حتی در دوران خلافتش حکم تیمم را نمى دانست و اگر کسى از او مى پرسید در صورت جنابت و نبودن آب تکلیف چیست؟ در جواب مى گفت: نماز را ترک کن تا آب پیدا شود! و اگر تا دو ماه هم آب نمى یافت نماز نمى خواند.
و در همه مشکلات، این ابوالحسن علی ( ع ) باب علم نبی بود که به فریادش میرسید ومشکلش را حل میکرد چنانکه خود او بیش از هفتاد بار اعتراف کرد: اگر علی ( ع ) نبود من هلاک میشدم!
به سند از بزرگان اهل سنت: محمد بن طلحه شافعی در مطالب السؤل، طبری در کبیر، بیهقی در سنن و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه از ابن عباس، سلمان، ابیذر و حذیفه نقل مینمایند که رسول اکرم ( ص ) با دست، اشاره به علی بن ابی طالب نمود و فرمود: �ان هذا اول من آمن بی و اول من یصافحنی یوم القیامة و هذا الصدیق الاکبر و هذا فاروق هذه الامة یفرق بین الحق و الباطل�
همانا علی نخستین کسی است که به من ایمان آورد و اول کسی بود که در روز قیامت با من مصافحه می کند. علی، صدیق اکبر و فاروق این امّت و جداکننده حق از باطل است.
تا اینجا طبق کتب خود اهل سنت ثابت کردیم که صدیق اکبر و فاروق اعظم از القاب امیرالمومنین علی ( ع ) است و این ادّعا را به غیر از او جز دروغگو و افترا زننده نمی کند.
منابع دقیق با آدرس صفحه خواستید بگید بفرستم.
تمامی آدرس ها را با منابع دقیق نوشته
فاروق/ فرق گذارنده / لقب خلیفه دوم عمر بن الخطاب/ کسی که بین حق و باطل فرق می گذارد /منابع:فرهنگ دهخدا و فرهنگ اسم ها
امیرخسرو دهلوی :
بوبکر بغار هم قدم بود / فاروق به عدل محترم بود
نظامی گنجوی :
صدیق به صدق پیشوا بود/فاروق ز فرق هم جدا بود
امیرخسرو دهلوی :
بوبکر بغار هم قدم بود / فاروق به عدل محترم بود
نظامی گنجوی :
صدیق به صدق پیشوا بود/فاروق ز فرق هم جدا بود
فَاروق/ Faroogh/ فرق گذارنده / لقب مشهور خلیفه دوم مسلمین عمر بن خطاب/ کسی که بین حق و باطل فرق می گذارد
منابع:
فرهنگ دهخدا و فرهنگ اسم ها
تاریخ الطبری، طبری، ج۳، ص۲۶۷
أسد الغابة، ابن الأثیر، ج۴، ص۵۷
... [مشاهده متن کامل]
نورالابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار/91.
البدایة والنهایة فی التاریخ، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، ج۷، ص۱۳۳
====
وهو عمر بن الخطاب بن نفیل بن عبدالعزی بن ریاح بن عبدالله بن قرط بن رزاح بن عدی ابن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزاربن معد بن عدنان القرشی ابو حفص العدوی الملقب بالفاروق قیل لقبه بذلک اهل الکتاب. البدایة والنهایة فی التاریخ، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، ج۷، ص۱۳۳
اگر به اشعار شعرا و عارفان قبل از قرن دهم رجوع کنیم همه در اشعارشان از عمر خلیفه دوم بعنوان فاروق یاد کرده و من که رشته ام ادبیات فارسی هست هرگز شعری یا بیتی ندیدم که از کس دیگری به عنوان فاروق یاد شده باشد.
- - =مولانا عارف و شاعر بزرگ قرن6= - -
فاروق چون نباشی چون از فراق رستی/صدیق چون نباشی چون یار غار گشتی
چون عمر شیدای آن معشوق شد/حق و باطل را چو دل فاروق شد
- - ==عطار نیشابوری عارف و شاعر نامدار در قرن6و7 در منطق الطیر = - -
خواجهٔ شرع آفتاب جمع دین/ظل حق فاروق اعظم شمع دین
ختم کرده عدل و انصافش به حق/در فراست بوده بر وحیش سبق
- - =عطار در تذکرة الاولیا در ذکر امام صادق ( ع= - -
از ابو حنیفه رضی الله عنه پرسیدند از پیوستگان پیغامبر صلی الله علیه که کدام فاضلتر
گفت از پیران صدیق و فاروق و از جوانان عثمان و علی و اززنان عایشه و از دختران فاطمه رضی الله عنهم اجمعین
- - =سنایی شاعروعارف قرن 5 و6 در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه= - -
دیده فاروق را به علم و به عدل/هر دو مهتر برای دین بودند
دین به وقت عتیق بود هلال / پس به فاروق یافت عز و کمال
- - =انوری شاعر بزرگ قرن ششم در دیوان اشعار= - -
به اعتقاد ابوبکر و صولت فاروق / به ترسکاری عثمان و حکمت حیدر
نه در خلافت بوبکر دم زنم به خلاف / نه در امامت فاروق در مجال نطق
نه در نشستن عثمان چو رافضی بدگوی/ نه در شجاعت حیدر چو خارجی احمق
- - =ابوالفضل رشید الدین میبدی اندیشمند بزرگ در قرن 6 در کشف الاسرا و عده الابرار= - -
و فاروق را گفت لو کان بعدی نبی لکان عمر بن الخطاب
و عثمان را گفت لکل نبی رفیق و رفیقی فی الجنة عثمان
- - =خاقانی ( حسان العجم ) در قرن 6 بزرگ ترین قصیده سرایان تاریخ شعر و ادب فارسی = - -
خلافت دار احمد بودو هم احمد ندا کردش / که فاروق فریقینی و ذو النورین فرقانی
- - =نظامی اندیشمند فلسفه و حکمت در قرن6= - -
صدیق به صدق پیشوا بود/فاروق ز فرق هم جدا بود
وآن پیر حیایی خدا ترس/با شیر خدای بود همدرس
- - =سید حسن غزنوی از شاعران معروف قرن 6= - -
( وعمر فاروق و ) قائد جیشه /یقول به اللهم دینک اید
( وعثمان ذوالنورین ) کاتب و حیه / فتی جمع القرآن لم تتبد
- - ظهیرالدین ابوالفضل فاریابی از قصیده سرایان بزرگ قرن ششم= - -
بوبکر نام و سیرت، عثمان حیا وحلم /کز عدل وعلم همبر فاروق و حیدر است
- - =بهاءالدین سلطان ولددر مثنوی ولدنامه در قرن7= - -
اولیائی که صرف معشوق اند / برتر از مرتضی و فاروق اند
- - =امیرخسرو دهلوی عارف و شاعر بزرگ پارسی گوی هند در قرن7= - -
بوبکر بغار هم قدم بود / فاروق به عدل محترم بود
منابع:
فرهنگ دهخدا و فرهنگ اسم ها
تاریخ الطبری، طبری، ج۳، ص۲۶۷
أسد الغابة، ابن الأثیر، ج۴، ص۵۷
... [مشاهده متن کامل]
نورالابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار/91.
البدایة والنهایة فی التاریخ، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، ج۷، ص۱۳۳
====
وهو عمر بن الخطاب بن نفیل بن عبدالعزی بن ریاح بن عبدالله بن قرط بن رزاح بن عدی ابن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزاربن معد بن عدنان القرشی ابو حفص العدوی الملقب بالفاروق قیل لقبه بذلک اهل الکتاب. البدایة والنهایة فی التاریخ، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، ج۷، ص۱۳۳
اگر به اشعار شعرا و عارفان قبل از قرن دهم رجوع کنیم همه در اشعارشان از عمر خلیفه دوم بعنوان فاروق یاد کرده و من که رشته ام ادبیات فارسی هست هرگز شعری یا بیتی ندیدم که از کس دیگری به عنوان فاروق یاد شده باشد.
- - =مولانا عارف و شاعر بزرگ قرن6= - -
فاروق چون نباشی چون از فراق رستی/صدیق چون نباشی چون یار غار گشتی
چون عمر شیدای آن معشوق شد/حق و باطل را چو دل فاروق شد
- - ==عطار نیشابوری عارف و شاعر نامدار در قرن6و7 در منطق الطیر = - -
خواجهٔ شرع آفتاب جمع دین/ظل حق فاروق اعظم شمع دین
ختم کرده عدل و انصافش به حق/در فراست بوده بر وحیش سبق
- - =عطار در تذکرة الاولیا در ذکر امام صادق ( ع= - -
از ابو حنیفه رضی الله عنه پرسیدند از پیوستگان پیغامبر صلی الله علیه که کدام فاضلتر
گفت از پیران صدیق و فاروق و از جوانان عثمان و علی و اززنان عایشه و از دختران فاطمه رضی الله عنهم اجمعین
- - =سنایی شاعروعارف قرن 5 و6 در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه= - -
دیده فاروق را به علم و به عدل/هر دو مهتر برای دین بودند
دین به وقت عتیق بود هلال / پس به فاروق یافت عز و کمال
- - =انوری شاعر بزرگ قرن ششم در دیوان اشعار= - -
به اعتقاد ابوبکر و صولت فاروق / به ترسکاری عثمان و حکمت حیدر
نه در خلافت بوبکر دم زنم به خلاف / نه در امامت فاروق در مجال نطق
نه در نشستن عثمان چو رافضی بدگوی/ نه در شجاعت حیدر چو خارجی احمق
- - =ابوالفضل رشید الدین میبدی اندیشمند بزرگ در قرن 6 در کشف الاسرا و عده الابرار= - -
و فاروق را گفت لو کان بعدی نبی لکان عمر بن الخطاب
و عثمان را گفت لکل نبی رفیق و رفیقی فی الجنة عثمان
- - =خاقانی ( حسان العجم ) در قرن 6 بزرگ ترین قصیده سرایان تاریخ شعر و ادب فارسی = - -
خلافت دار احمد بودو هم احمد ندا کردش / که فاروق فریقینی و ذو النورین فرقانی
- - =نظامی اندیشمند فلسفه و حکمت در قرن6= - -
صدیق به صدق پیشوا بود/فاروق ز فرق هم جدا بود
وآن پیر حیایی خدا ترس/با شیر خدای بود همدرس
- - =سید حسن غزنوی از شاعران معروف قرن 6= - -
( وعمر فاروق و ) قائد جیشه /یقول به اللهم دینک اید
( وعثمان ذوالنورین ) کاتب و حیه / فتی جمع القرآن لم تتبد
- - ظهیرالدین ابوالفضل فاریابی از قصیده سرایان بزرگ قرن ششم= - -
بوبکر نام و سیرت، عثمان حیا وحلم /کز عدل وعلم همبر فاروق و حیدر است
- - =بهاءالدین سلطان ولددر مثنوی ولدنامه در قرن7= - -
اولیائی که صرف معشوق اند / برتر از مرتضی و فاروق اند
- - =امیرخسرو دهلوی عارف و شاعر بزرگ پارسی گوی هند در قرن7= - -
بوبکر بغار هم قدم بود / فاروق به عدل محترم بود
فاروق/ Faroogh/ فرق گذارنده / لقب مشهور عمر بن خطاب، خلیفه دوم مسلمین / کسی که بین حق و باطل فرق می گذارد
هر یک از بزرگان صدر اسلام در صفتی معروف و مشهور بودند:حمزه سیدالشهدا ، محمد امین، خدیجه کبری ، عائشه صدیقه ، فاطمه زهرا ، ابوبکر صدیق ، عمر فاروق ، عثمان ذی النورین ، علی مرتضی ، حسن مجتبی
هر یک از بزرگان صدر اسلام در صفتی معروف و مشهور بودند:حمزه سیدالشهدا ، محمد امین، خدیجه کبری ، عائشه صدیقه ، فاطمه زهرا ، ابوبکر صدیق ، عمر فاروق ، عثمان ذی النورین ، علی مرتضی ، حسن مجتبی
سلیمان پسر خواجه ابراهیم قیلان است! نام حسینی را هم به یدک می کشد و حنفی هم از القاب اوست. بر طریقۀ نقشبندی هم بود. گاهی شیعیان او را به نام حافظ حنفی قندوزی می شناسند؛ قندوز، استان همجوار بلخ در افغانستان است. در هر حال، در این دو استان و حتی در تمام افغانستان کسی او را نمی شناسد. چه برسد به جاکارتا، مکه، بغداد یا کازابلانکا .
... [مشاهده متن کامل]
این مرد از غالیان فرقۀ ضالّۀ صوفیه بود و بی گمان از حرفهایش می توان دریافت که شیعه هم بوده است، اما از ترس مردم یا به خاطر تقیه، باور خود را آشکارا نگفته است. درگمراهی او همین بس که شیفتۀ محی الدین عربی بود و کتابهای ابن عربی؛ یعنی، کتاب �فصوص الحکم� و �فتوحات مکیه� ( که کفر آمیزترین کتابهای موجود کتابخانه ها هستند وشاید از این دو کتاب، کتابی کفر آمیز تر نباشد ) را با دست خود باز نویسی می کرد.
در کفر ابن عربی، علمای سنی نه شک دارند و نه اختلاف. اکنون حافظ حنفی قندوزی یا همان شیخ سلیمان بلخی که به او دو یا سه نام داده اند را شناختید !
شیخ سلیمان بلخی را حنفی گویند در حالی که سخنانش نشان می دهد او شیعه بوده است
آقا بزرگ تهرانی صاحب کتاب �ذریعه�، کتاب �ینابیع الموده� سلیمان بلخی را از کتب شیعه به شمار می آورد.
با این وجود باز در بحث ها او را سنی معرفی می کنند!!!
می توانید در اینترنت سرچ کنید فقط در سایت های فارسی ایران کتابش و اسمش هست
... [مشاهده متن کامل]
این مرد از غالیان فرقۀ ضالّۀ صوفیه بود و بی گمان از حرفهایش می توان دریافت که شیعه هم بوده است، اما از ترس مردم یا به خاطر تقیه، باور خود را آشکارا نگفته است. درگمراهی او همین بس که شیفتۀ محی الدین عربی بود و کتابهای ابن عربی؛ یعنی، کتاب �فصوص الحکم� و �فتوحات مکیه� ( که کفر آمیزترین کتابهای موجود کتابخانه ها هستند وشاید از این دو کتاب، کتابی کفر آمیز تر نباشد ) را با دست خود باز نویسی می کرد.
در کفر ابن عربی، علمای سنی نه شک دارند و نه اختلاف. اکنون حافظ حنفی قندوزی یا همان شیخ سلیمان بلخی که به او دو یا سه نام داده اند را شناختید !
شیخ سلیمان بلخی را حنفی گویند در حالی که سخنانش نشان می دهد او شیعه بوده است
آقا بزرگ تهرانی صاحب کتاب �ذریعه�، کتاب �ینابیع الموده� سلیمان بلخی را از کتب شیعه به شمار می آورد.
با این وجود باز در بحث ها او را سنی معرفی می کنند!!!
می توانید در اینترنت سرچ کنید فقط در سایت های فارسی ایران کتابش و اسمش هست
در فرهنگ و زبان مردم شهر تاریخی ایج در استان فارس فاروق به میوه اناری که پوست آن نازک باشد و این انار طعم و مزه ی بسیار خوبی دارد و مردم این شهر از میان چندین نوع انار برای مصرف خودشان نگهداری می کنند و یا برای دوستان صمیمی خود از انار معروف به فاروق به شهرهای دیگر نیز می فرستند .
به عمر بن خطاب، خلیفه دوم پس از محمد، فاروق گویند. . .
صفت امیرالمومنین عمر رضی الله عنه
فاروق :کسی که اسم او چنین باشد
تمامی تقصیر ها گردن او است
قال یونو ( صلوات خاندان دارک بر او باد )
تمامی تقصیر ها گردن او است
قال یونو ( صلوات خاندان دارک بر او باد )
قال رسول الله صلی الله علیه وآله:
علی الفاروق بین الحق و الباطل
مستدرک الصحیحین للحلکم النیسابوری ج۳ ص۱۳۲
مسند احمد ج۱ ص ۳۳۱
ینابیع المودة ص۹۲
علی الفاروق بین الحق و الباطل
مستدرک الصحیحین للحلکم النیسابوری ج۳ ص۱۳۲
مسند احمد ج۱ ص ۳۳۱
ینابیع المودة ص۹۲
به هیچ عنوان پیامبر این لقب را به عمر نداده اگر کسی سندی صحیح در این مورد دارد بیاورد این لقب از طرف پیامبر به امام علی ( ع ) داده شده است. امام را فقط خدا خودش می تواند تعیین کند خدا در قران خطاب به حضرت
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ابراهیم با تاکید می فرماید:. . إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا. . . من خودم تو را برای مردم امام قرار دادم. و همچنین وقتی حضرت موسی ع می خواهد برادرش جانشین وی شود فقط خصوصیت او را بر می شمارد و از خدا می خواهد او را به خاطر مزیت هایی که نسبت به دیگران دارد جانشین وی سازد. وَاجْعَل لِّی وَزِیراً مِّنْ أَهْلِی* هَارُونَ أَخِی* اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی. . وگرنه اگر انتخاب کردنی بود خودش انتخاب می کرد. هارون در قران همان حضرت علی ع هست اگر دقت کنید اهلی هم همان اهلبیت هست. پیامبر خودش هم در زمان خودش امام بود. در دعای توسل خطاب به پیامبر می خوانیم یا امام الرحمة. امام باید امام بعد از خودش را به دستور خداوند به مردم اعلام کند. من نمی دانم چرا ابوبکر که امام هم نبود عمر را به عنوان جانشین برای مردم انتخاب کرد ولی پیامبر نمی دانست باید برای خودش جانشین تعیین کند. در این صورت ابوبکر نعوذ بالله از پیامبر بیشتر می دانست.
فاروق اسم عربی است
فاروق اسم کُردی هست؟
جداکننده یحق از باطل
گسترش آن
جدا کننده ی حق از باطل ، لقب خلیفه ی دوم مسلمین در زمان پیامبر
تمیز دهنده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)