فاخر

/fAxer/

    fine
    sumptuous
    rich
    costly
    dressy

مترادف ها

fine (صفت)
خوب، خوشایند، ریز، نازک، عالی، لطیف، ظریف، فاخر، نرم، شگرف

rich (صفت)
دولتمند، پر پشت، فاخر، با شکوه، نفیس، حاصلخیز، بانوا، گرانبها، غنی، توانگر، زیاده چرب یا شیرین

excellent (صفت)
بسیار خوب، عالی، ممتاز، غرا، عمده، فاخر، فائق، شگرف

distinguished (صفت)
مشخص، ممتاز، برجسته، فاخر، متمایز، متشخص

costly (صفت)
گزاف، گران، فاخر

sumptuous (صفت)
گران، فاخر، مجلل، پرخرج، و عالی

پیشنهاد کاربران

واژه فاخر
معادل ابجد 881
تعداد حروف 4
تلفظ fāxer
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [عربی]
مختصات ( ص . )
آواشناسی fAxer
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

ارزنده
پرقیمت، گرانبها، نفیس، باشکوه، عالی، فخرکننده
فاخر : نازنده
elegant
elegant diplomatic parlance ادبیات فاخر دیپلماتیک
ارزشمند

بپرس