غیرمعمول

/qeyrema~mul/

    unconventional
    unlike

مترادف ها

unusual (صفت)
غیر عادی، غریب، خارق العاده، غیرمعمول، مخالف عادت

uncommon (صفت)
غیر عادی، غریب، غیر معمولی، غیر متداول، نادر، کمیاب، غیرمعمول

پیشنهاد کاربران

🇮🇷 واژه ی برنهاده: نابهنجار 🇮🇷
دیر انجام، کم انجام،
ناروامند، نا آیینمند
offbeat
معنی غیر معمول را با مثال میخواهم بیان کنم
مثلا: یک نفر وقتیکه مریض میشود برایش غیر معمول میتوان گفت بخاطریکه در حالت عادی و درست نیست پس معمول بیان کننده حالت عادی است و غیر معمول بیان کننده حالت غیر عادی
نابهنجار
unusual, strange

بپرس