غیرت

/qeyrat/

    mettle
    zeal
    ambition
    backbone
    jealousy
    enthusiasm
    emulation

فارسی به انگلیسی

غیرت کش
partisan, jealous

مترادف ها

enthusiasm (اسم)
جدیت، حیرت، الهام، اشتیاق، غیرت، شور و ذوق، هواخواهی با حرارت، وجد و سرور

zeal (اسم)
شوق، غیرت، حرارت، گرمی، تعصب، ذوق، جانفشانی، حمیت

fervor (اسم)
شوق، غیرت، گرمی، خونگرمی، التهاب، اشتیاق شدید، حرارت شدید

ardor (اسم)
شوق، تب و تاب، غیرت، حرارت، گرمی، خونگرمی

honor (اسم)
غیرت، افتخار، خوشنامی، برو، اب رو، نجابت، احترام، عزت، شرافت، فخر، شرف، ناموس، حضرت، جناب، تشریفات امتیازویژه

mettle (اسم)
غیرت، گرمی، جنس، فطرت، جرات، خمیره

fervency (اسم)
شوق، غیرت، گرمی، خونگرمی

envy (اسم)
غیرت، حسادت، غبطه، رشک، غل

پیشنهاد کاربران

واژه غیرت
معادل ابجد 1610
تعداد حروف 4
تلفظ qeyrat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: غَیرة]
مختصات ( غ رَ ) [ ع . غیرة ]
آواشناسی qeyrat
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان عامیانه
واژگان مترادف و متضاد

غیرت
ناموسگرایی
در کنار واژه ناموس پرستی می تواند درخور باشد
غیرت: احساسی گاهی ستودنی ( در میهن دوستی ) و گاهی نابخردانه ( در ناموس پرستی، تعصب دینی و. . . ) و انگیزاننده و برخاسته از محیط زندگی ( خانواده و جامعه ) که فرد را وادار می کند تا با از خود گذشتگی در پشتیبانی همه جانبه از یک چیز، یک کس و یا یک باور و بالا بردن آنها و نپذیرفتن دیگری در کنار آنچه یا آن که دوستش دارد تا پای جان پیش برود و از هیچ هزینه ای در این راه دریغ نکند و به پذیرش یا سرزنش مردم نیز اهمیتی ندهد و پیامدهای کار خود را از ته دل بپذیرد ) .
...
[مشاهده متن کامل]

همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: اسپر asper ( اوستایی: asperezata ) ، پیاوت pyAvat ( کردی: پیاوه تی pyAvati ) .

حَمیَّت
معنی لغوی و ریشه غیرت یعنی اخلاق وخصوصیات غیر عرفی ومتفاوت داشتن غیربودن به غیر رسیدن بسته به کاربرد آن دارد
غیرت =honor of killing
غیرت صفتی است که خداوند در وجود تمامی نوع انسان خلق کرده است و در مردان میزان و دامنه بیشتری نسبت به زنان دارد. این صفت بمنظور حفظ بقاء و عدم اخلاط نوع بشر و نیز حفظ گوناگونی و در نهایت حفظ و تکامل بشر
...
[مشاهده متن کامل]
خلق شده. بعنوان مثال غیرت ناموسی به جهت عدم اخلاط ژنهای مرغوب ایجاد شده و غیرت وطنی ( وطن پرستی ) برای ایجاد مرزهای جدا کننده جغرافیایی که نتیجه آن تنوع فرهنگی و گویشی و نژادیست و همین تفاوتها در نهایت باعث زیباتر شدن زندگی برای نوع بشر گردیده است.

غیرت یعنی محافظت و حمایت از کسی یا چیزی که برایت ارزشمند است
مردانگی، جرات داشتن
غیرت یعنی ایستادگی و مردانگی در برابر ناحق
حوصله انجام کار در زبان ملکی گالی بشکرد
غیرت یعنی غیر خود را تحمل نکردن
کی گفته غین در فارسی نیست؟
آوای ( ق ) بوده و در بسیاری از واژگان پهلوی هم قابل مشاهده هست مثل ( روغن )
بسیاری از واژه های فارسی هم معرب شدن و دارای حرف ( ق ) شدن مثل ( قند ) که در اصل ( کَند ) بوده یا ( چاقو ) که در اصل ( چاکو ) بوده ( چاک و ) چاک به معنی شکافتن مثل=
...
[مشاهده متن کامل]

خروشید و جوشید و برکند خاک
ز سمش زمین شد همه چاک چاک

واحد سنجش غیرت در حل جدول دو حرفی ( ( جو ) ) صحیح می باشد در لفظ عامیانه
مردانگی و آبرو
تعصب، حمیت، حسد، رشک، رگ، صفت، مردانگی، مروت، ناموس پرستی
غیرت به معنی حفظ و حمایت از ناموس است.
غیرت یعنی غیر از خودت ، غیر یعنی دیگران ، ت یعنی تو ، غیرت یعنی غیر تو
بی غیرت به کسی گفته می شود که به غیر از خودش به هیچ کس و هیچ چیز نمی اندیشد
بی غیرت یعنی تنها . بی کس ، بی غیر
غیرت = همراهان ، خانواده ، ناموس
غیر یعنی . غیر از من ، یعنی کسان دیگری هم هستند
این واژه تازى ( اربى ) است و برابر آن در پارسى مى شود : ستیهش Setihesh ( پهلوى: ستیهیشْنْ : غیرت ، تعصب ، مردانگى ، گردنکشى ) ، سِتیهندگى Setihandegi ( پهلوى: سِتیهندَگیهْ : غیرت ، متعصب بودن ، مردانگى ، گردنکشى ) ، پِیْورزى Peyvarzi ( پهلوى: پِیْورزیهْ : تعصب
...
[مشاهده متن کامل]

، غیرت ) ، ساخته پیشنهادى رَشکایش Rashkayesh ( رشک ( حسد، غیرت ) + آیش ( آمدن ) : غیرت ورزى ، غیرت مندى )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس