impracticality
غیر عملی
/qeyre~amali/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
مطلق، انتزاعی، مجرد، صریح، غیر عملی، بی مسما، عاری از کیفیات واقعی، خشک
غیر عملی، نشدنی
غیر عملی، بیهوده، اجراء نشدنی
غیر عملی، نشدنی، اجراء نشدنی
غیر عملی، غیر ممکن، ممتنع، نشدنی، نامحتمل، امکان نا پذیر، غیر میسر
غیر عملی، پوچ، باطل، غیر موثر، نامعتبر
غیر عملی
غیر عملی
غیر عملی
پیشنهاد کاربران
✍️ out of the question