twist
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
مضحک، نامعقول، مهمل، غیر طبیعی
مصنوعی، تصنعی، غیر طبیعی، در سطح بالا، خبره و ماهر، مشکل و پیچیده
جدی، وهمی، غیر طبیعی
فوق العاده، خارق العاده، غیر طبیعی، ماوراء طبیعی، خارج از جهان مادی
مصنوعی، ساختگی، صوری، دروغی، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعی
مصنوعی، ساختگی، صوری، دروغی، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعی
غیر طبیعی، بر خلاف اصول طبیعت، ناس رشت
غیر طبیعی، کم هوش، مادون عادی
غیر طبیعی، مافوق طبیعی
پیشنهاد کاربران
گاهی " فراهنجار"
چیزی که طبیعی نیست مصنوعی.
ناهنجار، ناهنجارمند
نه طبیعی . [ ن َ طَ ] ( ص مرکب ) غیرطبیعی . مقابل طبیعی . ( فرهنگ فارسی معین ) : هم به کیفیت و هم به کمیت برون آمدن وی نه طبیعی بود. ( هدایةالمتعلمین ص 187، از فرهنگ فارسی معین ) .
آنرمال
مصنوعی
این دو واژه عربی است و پارسی آنها این است:
آپراک ( سنسکریت: آپراکرْتَ )
آپراک ( سنسکریت: آپراکرْتَ )