غیبی

/qeybi/

    mystic
    psychic
    runic
    occult
    invisible
    oracular

مترادف ها

occult (صفت)
رمزی، سری، نهانی، اسرار امیز، پوشیده، مرموز، غیبی

oracular (صفت)
عاقل، الهامی، غیبی، وابسته به غیب گویی، وابسته به وحی

پیشنهاد کاربران

غیبی طایفه بزرگی از ایل بابادی و هفت لنگ بختیاری هست که در حال حاضر با داشتن ۱۰۰۰۰ نفر در مناطقی از جمله کوهرنگ، اهواز، مسجد سلیمان، لرستان، لالی، ایذه، شوشتر ، اصفهان و . . . سکونت دارند البته با گسترش شناسنامه و سجلد برخی از افراد به تغییر فامیل روی اورده بودند . و به روایتی با حکم شاه عباس صفوی تعداد زیادی از سرداران و خوانین بابادی به مرزهای شرقی کشور تبعید شدند که میتوان به مرزهای مشهد و کرمان و سیستان و بلوچستان اشاره کرد همچنین در اتان فارس نیز تعداد زیادی از این طایفه در شیراز سکونت دارند.
...
[مشاهده متن کامل]

در توصیف آ غیبی میتوان به برخی داستانهای بومی اشاره نمود که ایشان را فردی بلند قامت و چشم رنگی با موی جوگندمی و یک دست موی سپید در جلوی پیشانی ( غیبی چال ) خوانده اند که با برادران خود یک حکومت محلی با نام حاجیوران تاسیس نموده و بصورت کوچ رو و عشایری زندگی میگذراندن.

بپرس