غول

/qul/

    ghoul
    giant
    king
    monster
    titan
    troll
    colossus
    ogre

فارسی به انگلیسی

غول اسا
giant, gigantic, monster, monstrous, colossal, cyclopean, gargantuan, infinite, massive, thundering, whopper, whopping

غول اسا و زشت
monstrosity

غول اسایی
giantess, massiveness

غول بازرگانی
tycoon

غول برفی
abominable snowman, yeti

غول بی شاخ و دم
tall or burly rude fellow, huge beast

غول پیکر
colossal, elephantine, giant, gigantic, herculean, hulk, monster, monstrous, titan, titanic

غول پیکری
monstrosity

غول صنعتی
tycoon

غول یک چشم
cyclops

مترادف ها

hole (اسم)
سفت، روزنه، سوراخ، خندق، غار، گودی، غول، منفذ، رخنه، فرجه، نقب، حفره، گودال، چال، فرج، لانه خرگوش و امثال ان

ear (اسم)
دسته، شنوایی، غول، خوشه، گوش، سنبله

cave (اسم)
سوراخ، غار، غول، مغاره، کاو، مجوف کردن

cavern (اسم)
غار، غول، مغاره، حفره، گودال، حفره زیرزمینی، چال

corral (اسم)
غول، جای اسب و گله، اغل

bogy (اسم)
شیطان، دیو، جن، لو لو، غول

giant (اسم)
غول، نره غول، ادم غول پیکر

ogre (اسم)
غول، ادمخوار، غول پیکر، ادم موحش

colossus (اسم)
غول، غول پیکر، چیز غول پیکر و گنده، غول یا شخص بسیار بلند

ghoul (اسم)
غول، سادیست

gargantua (اسم)
غول، غول پیکر

bugaboo (اسم)
لو لو، غول

hobgoblin (اسم)
دزد، لو لو، غول، شبگرد، جنی

پیشنهاد کاربران

واژه مزندر به چم غول میباشد در استوره های کهن ایرانی مازندران یا مزندران سرزمین غولان بوده مزن ب چم بزرگ و تنومند هست و مزندر همان غول هست
دوستان اشتباه نکنین، این واژه ژاپنیه.
فکر نکنم تو آثار ادبی ایران چیزی به نام غول بوده باشه ( حداقل تو شاهنامه نبوده ) ، مثلا اسم یه فیلم
ژاپنی: ( توکیو غول ) ، باز شما خودتون هم تحقیق کنین.
دیو
در این که غول هم در زبان یونانی و هم در پارسی باستانی آمده است، گمانی نیست، وان گه در جای آن واژه دیو زیباتر و گوش نواز است.
کلمه یونانی هست یعنی دیوانه
کلن فارسی نیست یغنابی اینا
سرپرست پرتلاش آبادیس غول خودش واژه ای ایرانی است که از زبان یغنابی ریشه گرفته و کاربردش در زبان پارسی ایرادی ندارد
بسیار از واژگان معرب شدند و به آنها ق افزوده شده مانند:قشنگ که خشنگ بوده و مانند:ذورق که ذورک بوده
برای یادآوری غ در پارسی باستان و زبان های ایرانی تبار نیز بوده به ویژه سغدی، پارسی، سکایی و . . .
...
[مشاهده متن کامل]

آغاز خودش واژه پارسیست که غ دارد
نام هایی مانند:قباد و کیقباد هم ق دارند که ایرانی اند برای شناخت چنین جستار هایی حتما در شاهنامه پژوهش کنید

غول ریشه گرفته از یغنابی است که یغنابی ز بانی ایرانی تبار است
گول در زبان ملکی گالی بشکرد
غول:دیوی است که انسان را گمراه می کند
( ( ای سپهر افکنده ز مردانگی
غول تو بیغوله بیگانگی ) )
( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 214 . )
یکی از معانی "غول" جن و شیطان است .
...
[مشاهده متن کامل]

بنابرین واژه ی غول با واژه های Giant ( جن ) در انگلیسی ، Gigante در ایتالیایی، Divovski ( دیو ) در بوسنیایی، درصربستانیGiant ، فرانسویGeant، پرتقالی Gigante و. . . سنجیدنی است.

علاوه بر مطالب مطرح شده، در گویشهای شهرستانهای استان فارس مثل خرامه، نی ریز، داراب، فسا، جهرم و . . . به چاهی که عمق آن زیاد باشد ، می گویند این چاه خیلی غول است یعنی عمق آن بلند است.
در گویش سیستانی به غول لوک میگویند
برای نمونه میگویند همانند یک لوک مست
غول مثال غول زشت است lt s againt very ugly
این واژه ریشه ی آکادی ( از میانرودان ) دارد. . . بمعنی هیولای وحشتناک. . . واژه ی انگلیسی که از آن گرفته شده goul می باشد که به همین معنی ست.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس