غوطه ور

/qutevar/

    plunging
    plunged
    afloat

فارسی به انگلیسی

غوطه ور بودن
float

غوطه ور بودن در لجن
wallow

غوطه ور شدن
float

غوطه ور شدن در اب
plunge

غوطه ور شدن در جنگ
plunge

غوطه ور کردن
float, submerge, swamp

غوطه ور کردن به طور ناگهانی
plunge

مترادف ها

adrift (صفت)
شناور، سرگردان، اواره، بدون هدف، دستخوش طوفان، غوطه ور

پیشنهاد کاربران

غوطه ور: غوطه واژه ای عربی است که پسوند پارسی ور به آن افزوده شده است؛ همتای پارسی این است:
ناژیور nāživar ( سغدی با میانوند [ی] و پسوند ور )
غوطه ور شدن
شناور شدن
ماندن در نزدیکی سطح آب و فرو نشدن در ژرفای آب
معلق
قصد
میان آسمان و زمین یا شناور
شناور، میان آب و هوا، روی سطح آب
شناور، غواص
فرورونده وغوطه ور شده -
مستغرق
شنا ور

بپرس