خیساندن، غوطه دادن، غوطه ور ساختن، خیس کردن، خیس خوردن، رسوخ کردن، در اب فرو بردن، بوسیله مایع اشباع شدن
غوطه دادن، غوطه ور ساختن
غوطه دادن، در مایع فرو کردن
پوشاندن، غوطه دادن، فرو بردن، غسل ارتماسی دادن، زیر اب کردن
غوطه دادن
غوطه دادن، غوطه ور ساختن، فرو بردن، شیرجه رفتن، غوطه زدن، غوطه ور شدن، شیب تند پیدا کردن
غوطه دادن، فرو بردن، فرو رفتن