دیکشنری
مترجم
بپرس
غواصی کردن
skin-dive
to dive
to be a diver
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
غواصی کردن با لوله هواکش
snorkel
مترادف ها
dive
(فعل)
شیرجه رفتن، فرو رفتن، غواصی کردن، تفحص کردن، غوطه زدن، غوطه ور شدن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها