خودِ [پُر] در برخی جاها می تواند برابر خوبی باشد
[سرشار، پُرمایه] نیز کاربردی هستند.
غنی و ثروتمند = آتاو ، آتاوه
ثروتمندی = آتاوگی
فقیر = ناتاو ، ناتاوه
فقر = ناتاوگی
غنی: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
پربار، سرشار ( دری )
آدوگ ādug ( پارتی، پهلوی و مانوی )
دستن dastan ( مانوی ) .
دارا و دارنده به معنی غنی نیست؛ زیرا غنی یعنی بسیار دارنده.
غنی: به حالتی گویند که انسان به چیزی نیاز نداشته باشد و این بی نیازی قائم به ذات است نه قائم به وجود! خداوند غنی است، یعنی به هیچ یک از آفریده های خود هیچ گونه نیازی ندارد. وأَنَّهُ هُوَ أَغْنَی، غنی کردن
... [مشاهده متن کامل] الهی، دادن چیزی به انسان نیست بلکه نفس را از تمنیات زودگذر دنیوی و بی ارزش نفسانی بی نیاز می کند و سبب تَبَتُّلْ انسان و بریدن از تمجید و محبت خلایق است. پس غنی بودن به معنای "داشتن" نیست بلکه به معنای نخواستن است.
پر مایه
بسیارمال ؛ غنی. متمول. توانگر. باثروت : بازرگانی بود بسیارمال. ( کلیله و دمنه ) . بازرگانی بسیارمال آمده است. ( سندبادنامه ص 158 ) .
با کسره غین به معنای موسیقی
resource - rich
کسی که بود یا نبود چیزی برایش یکسان و فرقی ندارد مثلا که سیرآب است جلویش آب باشد یا نباشد برایش فرقی ندارد او سیرآب است.
All - sufficient
پربار. . سرشار. . دارا
مایه دار
پُرچگال
در برخی زمینه ها بجای آمیخته واژه ی �غنی شده� می توان �پرچگال� را بکار برد؛ نمونه:
آیا بر زبان راندن اینکه �اورانیوم غنی شده و آب سنگین کالاهای استراتژیک هستند� جز گردن سپاری به واگذاری یا فروش �کیک زرد� و اورانیوم پرچگال ( غنی شده ) به کشورهای امپریالیستی و ریزه خواران شان و پایمال نمودن سال ها کار و کوشش دانشمندان ، کارمندان و کارگران آن رشته از صنایع کشور از آرشی دیگر برخوردار است؟
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از نوشتاری در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۲۵ فروردین ماه ۱۳۹۴
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/04/blog - post_35. html
prosperous
دارا
بی نیاز
پربار
مترادف: independent
Self - sufficient
پر از, دارنده, ثروتمند
بای
دارنده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)