sympathizer (اسم)موافق، طرفدار، همدرد، جانبدار، غمخوارcompassionate (صفت)مهربان، رحیم، دلسوز، شفیق، غم خوارsympathetic (صفت)دلسوز، شفیق، غم خوار، مشفق، همدرد
دردآشناغمخوار به معنای کاهش دهنده غم دیگری از روی دوستی که می توان غم کاه هم جایگزین گردددرد آشنا، هم دردجگرخای. [ ج ِ گ َ ] ( نف مرکب ) غمخوار و محنت کش. ( آنندراج ) . رجوع به جگرآشام شود.دلسوزدلسوز، عطوف، غمگسار، مشفق، مهربانهمدرد+ عکس و لینک