دیکشنری
مترجم
بپرس
غلنبه
bombastic
swelling
protuberant
lump
protuberance
grandiloquent
pindaric
دنبال کنید
مترادف ها
bombastic
(صفت)
قلنبه، گزاف، مطنطن، غلنبه، غلیظ
grandiloquent
(صفت)
غلنبه، غلیظ، گزاف گوی، قلمبه نویس
پیشنهاد کاربران
لطفا کلمات طوری باشه که روشون کلیک می کنیم معنی شون بیاد مثل فست دیکشنری
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها