غلام به معنای برده.
ایـــبـــک
بُخت، ریدک، بنده، برده، حلقه کش، سفته گوش، رهی، نوجوان، پسر، جوانک، بیریش
واژه غلام
معادل ابجد 1071
تعداد حروف 4
تلفظ qolām
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: غلمان]
مختصات ( غُ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی qolAm
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
... [مشاهده متن کامل]
منبع فرهنگ فارسی معین
پایین اشتباه این واژه پارسی گفتم واژه غلام در پارسی برده می شود این واژه قبل اینکه ترک مسلمان شوند در زبان عربی بود
کولوم یا قلوم یعنی خدمتکار به ترکی از قل به معنای نیرو و بازو گرفته شده ، کوللانیم یا قوللانیم یعنی استفاده کنم ، قولی یعنی نیرومند ، قول یعنی زیر دست
۱. قول ، یعنی بازو ۲. نیرو توان ۳. زیر دست ۴. خدمتکار
غلام کلمه ای تورکی است که از قولوق به معنی خدمت گرفته شده است قول معنی بنده و نوکر می دهد به صورت غول در فارسی معنی دیو می دهد و قولام یعنی بنده هستم
من جنگ ترک و پارس ندارم. در حالیکه خودم ترکم. از روی قرآن میگم. حصرت زکریا به خدا عرض میکنه، چطور ممکنه به من غلامی عطا کنی در حالیکه من پیر شده ام. پس نمیتونه معنی برده جنسی داشته باشه.
در جواب احمد
حتی در زبان سومری هم کلماتی تورکی وجود داره شما چطور ادعا میکنید در آن زمان تورکی هنوز به غرب آسیا نرسیده. تورکی زبانیست که جهانو درنوردیده هر کجا دنیا نگاه کنید کلماتی با ریشه ی تورکی وجود داره
... [مشاهده متن کامل]
در ضمن اینکه اشکانیان تورکیک بودن یچیز کاملا ثابت شده هست. لطفا بدون آگاهی انقدر با قاطعیت نظر ندهید
حلقه کش ؛ حلقه کشنده. کنایه از بنده و مطیع :
گوش جهان حلقه کش میم اوست
خود دو جهان حلقه تسلیم اوست.
نظامی.
ساختم از شرم سرافکندگی
گوش ادب حلقه کش بندگی.
نظامی.
من همان سفته گوش حلقه کشم
با خود از چین و با تو از حبشم.
نظامی.
واژه غلام یک واژه کاملا پارسی است به ترکی می شود کله این واژه یعنی غلام صد درصدر پارسی است.
این واژه احتمالا یا ریشه عربی دارد یا ریشه پارسی.
از آنجا که واژه غِلمان در قرآن وجود دارد و در آن دوران هنوز زبان ترکی نزدیک به غرب اسیا هم نشده بود، این واژه احتمال زیاد عربی است.
اما از آنجا که اعراب سابقه زیادی در دزدی واژگان پارسی دارد، این احتمال وجود دارد که این واژه از پارسی وارد عربی شده باشد و معرب شده باشد.
... [مشاهده متن کامل]
هرچه هست مطمئنا ریشه واژه غِلمان عربی با واژه قوللوک ترکی متفاوت است، گرچه ممکن است معانی نزدیک به هم داشته باشند.
قول لوق الماق ( پذیرایی کردن در مهمانی ها ) که هنوز این کلمه قابل استفاده در ترکی امروزی است. یا من سیزین قول لو غوزدا ث ( برای خدمت کردن به شما حاضرم ) . . . من سیزین قولوزام ( بنده ی ۴ هستم ) . . قول ( بنده ) . . قو لام ( غلام= بنده هستم )
به نظر از قلی یا کولوم ترکی هست
قل یعنی دست که در کلمات تورکی مثل قلچماق و قلدر دیده میشه
معنی دستک و کمک میدهد
خدمتکار
غلام : غلام ( عربی ) بنده ، پسر بچه، جوانک .
قلی : قلی ( ترکی ) غلام .
از تعبیرات مختلفی که در لغت عرب آمده می توان استفاده کرد که غلام حد فاصل میان طفل ( کودک ) و شاب ( جوان ) است که در زبان فارسی از آن تعبیر به نوجوان می کنیم .
نه اشتباهه
غلام به پسر بچه هایی میگفتن که اعراب از آنها سوءاستفاده های جنسی میکردن
به نظر بنده ترکی است و از قول یم درست شده.
"قول" ( در ترکی برده ) "یم یا وم" ( پسوند احترام در ترکی مانند خانیم، بیگیم )
معنیش هم لفظ احترام آمیزی میشود که به بردگان میدهند
غلام
یک نوع بازی
مرغی افسانه ای
جهان دایناسوری
برده. . . .
سفته گوش. [ س ُ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) شخصی را گویند که گوش او سوراخ باشد. ( برهان ) :
من آن سفته گوشم که خاقان چین
ز ناسفتگان کرده بودم گزین.
نظامی.
|| کنایه از فرمان بردار و قبول کننده و مطیع و تابع و غلام. ( برهان ) . غلام و کنیز و مطیع. ( غیاث ) . غلام که حلقه بگوش نیز گویند. ( رشیدی ) . کنایه از مطلق محکوم و مطیع و اکثر اطلاق آن بر کنیز و غلام کنند. ( آنندراج ) :
... [مشاهده متن کامل]
روز و شب سالکان راه تواند
سفته گوشان بارگاه تواند.
نظامی.
دو شخص ایمنند از تو کائی بجوش
یکی نرم گردن یکی سفته گوش.
نظامی ( شرفنامه ص 63 ) .
من همان سفته گوش حلقه کشم
با خود از چین و با تو از حبشم.
نظامی.
سفته گوشی چو در ناسفته
در فروشی بهای جان گفته.
نظامی.
|| ( اِمرکب ) گوش ِ سوراخ کرده. ( برهان ) .
لَلَه آقا
لهجه و گویش تهرانی
مستخدم مرد، غلام
ریشه ی واژه ی #غلام در عربی قول و قولمان در ترکی ✅
از قول یا قولمان ( شاهمرسی ) ترکیست به معنی بنده و غلام
در دیوان لغات ترک هم گفته شده است.
از فعل قیلماق به معنی انجام دادن است
قیلمان با پسوند انجام دهنده ( اویرتمن - اییرمن )
... [مشاهده متن کامل]
قولمان یا قیلمان به معنی شخصی که کارش انجام دادن کار ها است. ♦️
به صورت غلام وارد عربی شده است.
در ترکی واژگان بسیاری وجود دارد که به صورت تک هجایی با اسم گفته میشود و فعل مشخص دارد
( مثال ؛ قور : رتبه مرتبه - دیوان لغات ترک - فرم دیگر قورام )
قولمان به معنی خود نوکر و غلام است اما قول به تنهایی بیشتر برای بنده استفاده میشود. ♦️
بنده : قول - qul
غلام - نوکر : قولمان - qulman
غلام= قولام از "قول" و مصدر "قوللوک:به معنی خدمت"
و غلام یعنی خدمتکار ، واژه و اسمی ترکی است که وارد زبان عربی شده
از این مصدر اسم "قلی" هم درست شده.
خدمتکار ، برده
معنی غُلام در بعضی وقت ها به معنی چوپان است مثلاً:
به سراغ آن غلام رفت و گفت:�از این همه گوسفندانت یکی را به من بده. �
رهی، جوان، طفل، فرزند، بنده، چاکر، خادم، خدمتکار، زرخرید، عبد، مستخدم، مملوک، نوکر، غلمان
غلام از ریشه غلم گرفته شده به به معنی جوان و مذکری که استفاده جنسی از وی میشود
کنیز
در بهشت جوانانی خدمت اهل بهشت می کنند بنام غلمان آنچنان زیبا هستن و اهل بهشت از آنها بهره جنسی هم می برند
نوکر خدمد کار مرد
جوان، نوجوان، پسر
نوکر. حمال
ایبک
رهی
برده جنسی مذکر
به معنی فرزند، نوجوان، خدمتکار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٠)