غلات. [ غ ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ غالی ، از حد درگذشتگان. || کسانی که در عقاید مذهبی غلو کرده و از حد درگذشته باشند. رجوع به غلاة شود.
غلات. [ غ َل ْ لا ] ( ع اِ ) ج ِ غَلَّة، به معنی درآمد هرچیزی از حبوب و نقود و جز آن ، و آمد کرایه مکان و مزد غلام و ماحصل زمین. ( منتهی الارب ) . رجوع به غلة شود: راهها بسته شد و ماده غلات و اقوات منقطع گشت. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 هَ. ق. ص 385 ) . || در گیاه شناسی تألیف حسین گل گلاب ( ص 292 ) آمده است : غلات یا تیره گندمیان از بزرگترین تیره های نباتات تک لپه ای است و شماره جنسهای آن متجاوز از 3500 است. غلات مختلف مانند گندم و جو و برنج و تمام رستنیهایی که معمولا" آنها را علف میگویند و در چمنزارها به حالت طبیعی میرویند از این تیره محسوب میشوند، و در تمام مناطق سطح زمین میتوان آنها را یافت. گندم یکی از نمونه های کامل این تیره و دارای علائم ذیل است : ساقه آن میان تهی و بندبند است و آن را سوفار میگویند، و درهر بند آن برگی است که به غلافی مانند لوله متصل شده است و این غلاف تمام فاصله مابین دو بند را میپوشاند و از طرف مقابل برگ شکافی دارد. ریشه های آنها نازک و افشان است و اگر ساقه ای از آنها مجاور زمین قرار گیرد از آن نیز چندین دسته ریشه افشان خارج شده در خاک فرومیریزد. گلهای گندم بر شاخه هایی که هریک سه یا چهار گل دارد قرار گرفته اند، و آنها را سنبلک نامند، و سنبلکها یک سنبله بزرگتر میسازند که آن را سنبله مرکب خوانند. هر سنبلک گندم دارای یک ساقک مرکزی است که بر روی آن سه یا چهار گل است. در پای هر ساقه از راست و چپ دو فلس است که آن را زبان گویند، و این دو زبان در انتهای خود دندانه هایی دارند. در پای هر دم گل نیز فلسی کوچکتر است که زبانک نامیده میشود، و در بغل هرگل نیز فلسی کوچکتر از آن است که زبانچه خوانده میشود. این فلسها به جای پوشش گل گندم هستند. در بالای هر دم گل قسمتهای زایای آن که عبارتند ازسه پرچم و یک تخمدان قرار گرفته است ، و در بالای آن یک خامه دو شاخه شانه مانند است. همینکه آمیزش انجام گیرد زبان و زبانک زرد و پرچمها که بساک آنها سنگین است پژمرده میشوند، و تخمدان مبدل به گندمه ای میگردد که آلبومن نشاسته ای دارد و دیواره تخمدان به تخمک آن چسبیده است. چون دانه گندم خرد شود آلبومن نشاسته ای آن آرد و پوسته برون بر آن ، سبوس را تشکیل میدهند. از آنچه گفته شد چنین استنباط میشود که گندمیان گلهای بسیار ساده ای دارند که زبان و زبانک آن را فرامیگیرند، و زبانچه ای نزدیک دانه آن است. تشخیص انواع گندمیان از روی وضع زبان و زبانک و زبانچه است. انواع این تیره ها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
غلات. [ غ َل ْ لا ] ( ع اِ ) ج ِ غَلَّة، به معنی درآمد هرچیزی از حبوب و نقود و جز آن ، و آمد کرایه مکان و مزد غلام و ماحصل زمین. ( منتهی الارب ) . رجوع به غلة شود: راهها بسته شد و ماده غلات و اقوات منقطع گشت. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 هَ. ق. ص 385 ) . || در گیاه شناسی تألیف حسین گل گلاب ( ص 292 ) آمده است : غلات یا تیره گندمیان از بزرگترین تیره های نباتات تک لپه ای است و شماره جنسهای آن متجاوز از 3500 است. غلات مختلف مانند گندم و جو و برنج و تمام رستنیهایی که معمولا" آنها را علف میگویند و در چمنزارها به حالت طبیعی میرویند از این تیره محسوب میشوند، و در تمام مناطق سطح زمین میتوان آنها را یافت. گندم یکی از نمونه های کامل این تیره و دارای علائم ذیل است : ساقه آن میان تهی و بندبند است و آن را سوفار میگویند، و درهر بند آن برگی است که به غلافی مانند لوله متصل شده است و این غلاف تمام فاصله مابین دو بند را میپوشاند و از طرف مقابل برگ شکافی دارد. ریشه های آنها نازک و افشان است و اگر ساقه ای از آنها مجاور زمین قرار گیرد از آن نیز چندین دسته ریشه افشان خارج شده در خاک فرومیریزد. گلهای گندم بر شاخه هایی که هریک سه یا چهار گل دارد قرار گرفته اند، و آنها را سنبلک نامند، و سنبلکها یک سنبله بزرگتر میسازند که آن را سنبله مرکب خوانند. هر سنبلک گندم دارای یک ساقک مرکزی است که بر روی آن سه یا چهار گل است. در پای هر ساقه از راست و چپ دو فلس است که آن را زبان گویند، و این دو زبان در انتهای خود دندانه هایی دارند. در پای هر دم گل نیز فلسی کوچکتر است که زبانک نامیده میشود، و در بغل هرگل نیز فلسی کوچکتر از آن است که زبانچه خوانده میشود. این فلسها به جای پوشش گل گندم هستند. در بالای هر دم گل قسمتهای زایای آن که عبارتند ازسه پرچم و یک تخمدان قرار گرفته است ، و در بالای آن یک خامه دو شاخه شانه مانند است. همینکه آمیزش انجام گیرد زبان و زبانک زرد و پرچمها که بساک آنها سنگین است پژمرده میشوند، و تخمدان مبدل به گندمه ای میگردد که آلبومن نشاسته ای دارد و دیواره تخمدان به تخمک آن چسبیده است. چون دانه گندم خرد شود آلبومن نشاسته ای آن آرد و پوسته برون بر آن ، سبوس را تشکیل میدهند. از آنچه گفته شد چنین استنباط میشود که گندمیان گلهای بسیار ساده ای دارند که زبان و زبانک آن را فرامیگیرند، و زبانچه ای نزدیک دانه آن است. تشخیص انواع گندمیان از روی وضع زبان و زبانک و زبانچه است. انواع این تیره ها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
تبنا = گندم ، جو و چیز های مانند آن
غُلات
غالیان یا غُلات ( نیز غُلاة ) جمع غالی به معنای کسانی است که از حد تجاوز کرده باشند. معنای لغوی این واژه شامل همه کسانی است که درباره شخص یا چیزی به هر نوعی غلو کنند و اختصاص به گروه و فرقه خاصی ندارد. غلو به معنای افراط و ارتفاع و بالارفتن و تجاوز از حد و حدود هر چیز می باشد. غلات در ابتدا به فرقه هایی از شیعه گفته می شده است؛[نیازمند منبع] اما امروزه به فرقه هایی گفته می شود که در مذهب خود غلو داشته باشند. در قرآن غلو نهی شده است: ای پیروان تورات و انجیل در دین خود غلو مکنید و از حد مگذرید و درباره خدا جز گفتار راست و حق مگویید
... [مشاهده متن کامل]
غالیان یا غُلات ( نیز غُلاة ) جمع غالی به معنای کسانی است که از حد تجاوز کرده باشند. معنای لغوی این واژه شامل همه کسانی است که درباره شخص یا چیزی به هر نوعی غلو کنند و اختصاص به گروه و فرقه خاصی ندارد. غلو به معنای افراط و ارتفاع و بالارفتن و تجاوز از حد و حدود هر چیز می باشد. غلات در ابتدا به فرقه هایی از شیعه گفته می شده است؛[نیازمند منبع] اما امروزه به فرقه هایی گفته می شود که در مذهب خود غلو داشته باشند. در قرآن غلو نهی شده است: ای پیروان تورات و انجیل در دین خود غلو مکنید و از حد مگذرید و درباره خدا جز گفتار راست و حق مگویید
... [مشاهده متن کامل]
توشه ها و غله= توشه
دانِگان
دانه های خوراکی
اَناج به معنی غلات که هنوز در زبان کانارایی هند باقی مانده این واژه بازمانده دوره ای که در هند زبان فارسی گسترده بود
منبع Kediaya, A. Shanker. ص ۳
منبع Kediaya, A. Shanker. ص ۳
از حد درگذشتگان ، غلو کنندگان
پارسی این واژه می شود: دانه ها
غلات در زبان مذهبی و دینی به کسانی یا گروهی میگن که از حد دین بیشتر میروند و بسیار زیادی روی میکنند مثل خَوارِج یا کسانی که حضرت علی ( ع ) را خدا میدانند یا حضرت مسیح ( ع ) را به خدایی قبول دارند. و یا
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
به مثاله امروزی همین داعش و تروریست های افراطی مسلمان که بشدت دین رو فراتر از واقعیت بردند. امام صادق در این باره احادیثه زیادی دارند که میفرمایند:غلات یا کسانی که از دین فراتر میروند، از یهودی و کافر و خداناباوران و هر انسانه دیگری گناهکارتر و فاسدترن.
غالی بیش از حد قداست گرفتن مثل گندم که چون قوت لایموت است هورا مقدس دانسته و به او سوگند میخورند
هرچیزی که بیش از انچه هست غُلو و غالی شود و جنبه قداست بیش از اندازه بگیرد. مثل فرقه ای که حضرت عیسی را خدا و آفریدگار میدانند و یا فرقه ای که حضرت علی را خدا میدانند
این واژه عربی و چیوان ( = جمع ) غله است و پارسی آن یَویناس yavinãs می باشد: ( یَوین ( اوستایی ) = غله + پسوند چیوان «اس» که در زبان سنسکریت به کار می رفته است )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)