غل

/qol/

    chains
    collar
    ring
    roll
    boiling
    iron collar
    yoke

فارسی به انگلیسی

غل زدن
sparkle

غل زدن یا جوشیدن
to boil

غل و زنجیر
bonds, chains, irons, shackle, nippers

غل و زنجیر پا
fetter, gyve

غل و زنجیر کردن
chain, fetter, irons, manacle

غل و غش
alloy

مترادف ها

hate (اسم)
تنفر، نفرت، ستیز، دشمنی، غل، اکراه

hatred (اسم)
تنفر، بیزاری، نفرت، ستیز، دشمنی، عداوت، کینه، غل، بغض

shackle (اسم)
پا بند، قید، مانع، دست بند، غل

roll (اسم)
تمایل، گردش، صورت، توپ، لوله، نورد، فهرست، ثبت، غل، چرخش، طومار، فرد، غلتک، نان ساندویچی، چیز پیچیده

envy (اسم)
غیرت، حسادت، غبطه، رشک، غل

پیشنهاد کاربران

گردنبند زنجیر
( غل ) به معنای کینه و عداوت و خشم درونی است ، در ماده این کلمه معنای توسط به لطف و حیله خوابیده ، یکی از مشتقات آن کلمه ( غلاله ) است که به معنای لباسی است که بین شعار و دثار پوشیده می شود.
( غل ) از بزرگترین ناملایماتی است که آدمی را مکدر می سازد، چون هیچ کسی نیست که از آمیزش و دوستی با دیگران بی نیاز باشد، و دوستی با اشخاص تا زمانی قابل دوام است که از یکدیگر حرکاتی که موافق طبع نیست نبینند، چون اگر حرکات و توقعات طرف مطابق میل نباشد الفت به خشم مبدل شده و همین خشم بر او عیش را ناگوار می سازد، روی این حساب اگر خدای تعالی انسان را طوری کند که هر چه هم از دیگران حرکات ناملایم ببیند سینه اش تنگی نکند در حقیقت بزرگترین نعمت را به انسان ارزانی داشته است . ( تفسیر نمونه )
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه ( غل ) که مصدر ( یغل ) است ، به معنای خیانت می باشد .
در زبان لری بختیاری به معنی
نصف. نیم
Qal

بپرس