غصه، در نگاه اول غصه به ظاهر یک کلمه عربی است. چون با حروف مخصوص عربی نوشته شده است. ( ح، ع، ث، ص، ض، ذ، ظ، ط )
ولی اگر غصه کلمه عربی بود . باید به تمام بابها می توانستیم ببریم. ولی غصه کلمه هم خانواده در عربی ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
غصه یک کلمه تورکی است. با دیکته درستش قوس سه، از فعل قوسماق ( استفراغ کردن ) . وقتی آدم غذای اضافی یا مسمومی می خورد. با استفراغ کردن بدن را به حالت سالم در می آورد.
وقتی غمی زیادی وارد بدن می شود. با غصه ، غم را از بدنمان خارج می کنیم.
ریشه کلمه کوثر ، عربی نیز از قوسماق و قوس سه ( غصه ) است. قوسار ( کوثر ) ، زمینی که آب زیادیش را استفراغ می کند. که به اشتباه ، کوثر را با کثرت هم خانواده دانسته اند.
#2:
غصه شدن زندگی قبل از قصه بودنش.
غصه qosse: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
فرم faram، موژ muž، گرم gorm، تاسا tāsā، اندوه anduh ( دری )
اراز erāz ( لکی )
اغدا aqdā ( خراسانی: aqda )
ازکسی دلشکسته غصه میخوردی
غصه تشدید دادد
غُصّة با قِصَة اشتباه نگیرید!
عربی را با فارسی نو وکهن خلط وخبط وغلط وغلت ومیکس و. . . نکنید.
هیچ کلمهء فارسی نو وقدیم که شباهت لفظی یا نوشتاری با عربی؛ یک معنی واحد، وجود ندارد.
قبل از ترجمه کلمات عربی باید به فرهنگ نامه ها قدیم ومتون أولیّه ( عربی - عربی ) مراجعه کنید نه به زبان های دیگرولغتنامه های معاصر. . . !
... [مشاهده متن کامل] دل گرفتگی
ملال . . . . الم . . . غم . . درد . . . بغض . . .
اندوه . . . . . نگرانی . . . . . . غم . .
خود خوری
ناراحتی
درون خود ریختن
ناراحت، ناراحتی
لغت آریایی غسه kaścai* که ارب آنرا غصه مینویسد شکل اسلی این لغت به مانای سوگ اندوه sorrow است.
*پیرس ( منبع ) : Dictionary of Khotan Saka by H. W. Bailey
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)