غصب کردن


    arrogate
    wrest
    to usurp
    to misappropriate
    to extort

فارسی به انگلیسی

غصب کردن بامکر
supplant

مترادف ها

confiscate (فعل)
توقیف کردن، غصب کردن، ضبط کردن، مصادره کردن

arrogate (فعل)
ادعای بیجا کردن، بخود بستن، غصب کردن

usurp (فعل)
ربودن، غصب کردن، بزور گرفتن

deforce (فعل)
غصب کردن، تصرف عدوانی کردن، تصرف غاصبانه کردن، بزور مالی را از مالک گرفتن

seize (فعل)
درک کردن، توقیف کردن، غصب کردن، ضبط کردن، مبتلا کردن، قاپیدن، مصادره کردن، تصاحب کردن، به تصرف درآوردن، دچار حمله شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس