غصب

/qasb/

    arrogation
    assumption
    expropriation
    usurpation
    wrest

فارسی به انگلیسی

غصب قدرت
takeover

غصب کردن
arrogate, wrest, to usurp, to misappropriate, to extort

غصب کردن بامکر
supplant

مترادف ها

seizure (اسم)
ربایش، تصرف، مصادره، غصب، حمله ناگهانی مرض

confiscation (اسم)
مصادره، ضبط، غصب، مصادره یا ضبط

expropriation (اسم)
مصادره، غصب، سلب مالکیت

usurpation (اسم)
غصب

deforcement (اسم)
غصب، غصب یا تصرف عدوانی

detinue (اسم)
غصب، ضبط مال دیگری

پیشنهاد کاربران

بردن
گرفتن. بدست آوردن. از آن خود کردن. به جیب زدن. بالاکشیدن. کش رفتن. ربودن. دزدیدن.
تصرف در مال غیر به نحو عدوان

بپرس