غره. [ غ ُ رَ / رِ ] ( اِ صوت ) آواز رعد و سباع. غُرّه. ( فرهنگ شعوری ) . رجوع به غُرّه شود.
غره. [ غ ُرْ رَ/ رِ ] ( اِ صوت ) آواز رعد و سباع. به تخفیف را نیز آورند. ( از فرهنگ شعوری ) . غرش. غرش شیر :
... [مشاهده متن کامل]
غره ای کن شیروار ای شیر حق
تا رود آن غره بر هفتم طبق.
مولوی ( مثنوی ) .
غره شیرت بخواهد آسمان
نقش شیر و آنگه اخلاق سگان.
مولوی ( مثنوی چ کلاله خاور ص 149 ) .
غره او حاکم درندگان
نعره او مانع چرندگان.
مولوی ( مثنوی ) .
- آسمان غره ؛ تندر. رعد. آسمان غرغره. رجوع به آسمان غرغره و غرغره شود.
غره. [ غ ُرْ رَ ] ( اِخ ) در حبیب السیر غره از بلادشام و از اعمال قدس به شمار آمده : و مولدش ( شافعی ) به روایت اصح غره بود از بلاد شام. ( حبیب السیر چ 1 تهران جزو سیم از مجلد ثانی ص 93 ) . خبر به دارالسلطنه هرات رسید که مولانا حسام الدین مبارکشاه به جانب مصر رفته بود، در غره از اعمال قدس وفات یافته. ( حبیب السیر جزو سیم از مجلد سیم ص 204 ) . رجوع به کتاب مذکور جزو چهارم از مجلد اول ص 162 و جزو چهارم از مجلد دوم ص 214 و رجوع به غره صغیر و کبیر شود.
منبع. لغت نامه دهخدا
قُرَّةُ العیون. . .
. . . غُرَّةُ المُؤمِنون
حُسین است
اولین روز ماه
برتن، برمنش، arrogant
🌋 غَرِّه: مغرور، غفلت
🎖️غُرَّه: پیشانی، برگزیده از هرچیزی
⚡غُرِّه: صدای رعد، فریاد سهمناک
غره مشو بدانکه جهانت عزیز کرد
ای بس عزیز را که جهان کرد زود خوار
مار است جهان و جهانجوی مارگیر
وز مارگیر مار شبی برآرد دمار
غره بودن یعنی باد در کله داشتن ، بی ادب بودن، گستاخی کردن ، تمکین نبودن
غرّه:مغرور ، فریفته شدن
غرة در اصل از ماده غر ( بر وزن حر ) به معنی اثر ظاهر چیزی است ، و لذا به اثر ظاهر در پیشانی اسب غرة گفته می شود ، سپس به حالت غفلت اطلاق شده است که در ظاهر انسان هوشیار است ، اما در حقیقت بیخبر است ، و به معنی فریب و نیرنگ نیز استعمال می شود . ( تفسیر نمونه ج : 23 ص : 354 )
غِرّه=مغرور، گول خورده
مباش غرّه به علم و عمل، فقیه!مدام که هیچ کس ز قضای خدای جان نبرد
با سلام، سلخ یعنی روزی که شب ان ماه هلال میشود، روز اخر ماه یا به تعبیری شروع ماه نو. غره به قرص سپید روی پیشانی اسب گفته میشود، یعنی دایره سفید که میتوان حکایت از قرص ماه باشد. در بسیاری منابع سلخ روز
... [مشاهده متن کامل] اخر و غره روز اول ماه که هلال دیده شده، نوشته شده. ولی با توجه به معنی غره یعنی قرص سپید میتوان تعبیر قرص ماه شب ۱۴ را داشت. با توجه به شعر خیام : از سلخ به غره اید از غره به سلخ، میتواند از اول ماه تا ۱۴ و از ۱۴ تا اخر ماه باشد.
خودشیفته
برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی و نیز ساخت جمله های الکی و طنزآمیز و داستان سازی همراه با خیال پردازی استفاده کرد. مثال،
فرض کلمات آشنا :
... [مشاهده متن کامل]
غَرِّه= مغرور تلخ =متضاد شیرین
کلمات جدید:
غُرَّه =روز اول ماه سلخ= روز آخر ماه
مبنای ارتباط :
حروف همانند غُرَّه با غَرِّه و وزن یکسان سلخ با تلخ.
نتیجه ی ارتباط سازی با شعر زیر:
ای ماه نو غَرِّه مشو به غُرَّه/تلخ شود سلخ شود ماه دگر سر رسد.
مغرور ، فریفته شدن
بنام خدا
با سلام ، به ابتدای ماههای قمری غره ( به ضم غین و تشدید و کسره حرف ر ) و اخر ماههای قمری سلخ به کسر سین گفته میشود.
با تشکر
تو غره بدان مشو که می مینخوری
صد لقمه خوری که می غلام ست آنرا
خیام نیشابوری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)