غرض

/qaraz/

    prejudice
    motive
    purpose
    private motive
    interestedness
    spite
    animus
    spleen
    grudge

فارسی به انگلیسی

غرض الود
based on personal interest or private motives, partial, spiteful, invidious

غرض الود کردن
jaundice

غرض الود یا غرض امیز
based on private motives or personal interest, tendentious, partial, spiteful

غرض رانی یا غرض ورزی
act(s) based on private motives, partial behaviour

غرض ورز
spiteful

غرض ورزی
maliciousness, partiality

غرض ورزی کردن
spite

غرض ورزیدن
to bear or entertain a grudge, to show partiality

مترادف ها

gain (اسم)
افزایش، حصول، استفاده، سود، منفعت، فایده، صرفه، نفع، بهره تقویت، غرض

motive (اسم)
سبب، محرک، عنوان، علت، موجب، انگیزه، مناسبت، غرض

partiality (اسم)
طرفداری، تعصب، غرض، علاقه شدید به چیزی، ملیت، جانبداری

purpose (اسم)
عمد، هدف، منظور، مقصود، مراد، نیت، قصد، سعی، عزم، غرض

intention (اسم)
عمد، منظور، مقصود، مراد، قصد، خیال، مفهوم، فکر، تصمیم، عزم، عزیمت، غرض

grudge (اسم)
بیزاری، کینه، بی میلی، غبطه، غرض، لج، اکراه

spite (اسم)
کینه، بدخواهی، غرض، لج، بغض

prejudice (اسم)
تعصب، ضرر، تبعیض، غرض، پیش داوری، غرض ورزی، قضاوت تبعیض امیز، خسارت وضرر

lucre (اسم)
سود، پول، مال، غرض، ربا

peeve (اسم)
کینه، غرض

private interest (اسم)
غرض

پیشنهاد کاربران

غرض ، هدف. آماج.
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد.
ولی غرض از هر فعالیتی را باید از در خود فعالیت جستجو کرد حال شاید آهنگ و اراده چیزی دیگر و پس از اتمام تمام فعالیت ها آشکار شود ، هر فعلی غرضی دارد ، مجموعه تمام فعالیت قصد و اراده را نمایان می کند ،
نشانه تیر
بدخواهی
از لحاظ فقه اثر و نتیجه ای که از قبل پیش بینی شده که به آن غرض ، غایت و فایده گویند
مرض داشتن یا غرض داشتن یعنی کینه و دشمنی داشتن
پول دستی دادن یا گرفتن =پول قرض دادن یا گرفتن
پول دستی
قصد، هدف، مقصود
مدعا
غرض:نشانه و هدف ، آنچه برای آن کاری انجام دهند ، مقصد و مطلوب از عملی ، قصد بد و نیْت سوء.
" چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد"
( شرح مثنوی شریف، فروزان فر ، بدیع الزمان ، چاپ هشتم ، 1375 . ص 167 )

غرض کسی را بر آوردن : نیاز او را رفع کردن، خواست او را بجای آوردن
غرضی کز تو نیست پنهانی
تو بر آور که هم تو می دانی
یعنی نیاز و خواست مرا تو بجای آور، حاجت مرا خودت برآورده کن.
هفت پیکر نظامی، تص دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷، ص۸۱.

به معنی نیت اصلی و یا قصد عمدی می باشد. . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس