غرس کردن


    plant
    transplant
    to plant

مترادف ها

plant (فعل)
کاشتن، مستقر کردن، منصوب نمودن، غرس کردن، کشت و زرع کردن، نهال زدن، در زمین قرار دادن

پیشنهاد کاربران

بپرس