plant, transplant, to plant
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
واژه غرس از فارسی میانه ( مقایسه کنید تاجیکی қурч ( qurč ) ، کردی شمالی ( سنگین ) ، کرچ مازندرانی ( k�rč ) ) .
منابع ها. فرهنگ فارسی به پهلوی
ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی
فرهنگ واژه های اوستا
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگنامه کوچک پهلوی
فرهنگ فارسی به پهلوی
فرهنگ زبان ایرانی باستان
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
تاریخچه واجهای ایرانی
فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منابع ها. فرهنگ فارسی به پهلوی
ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی
فرهنگ واژه های اوستا
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگنامه کوچک پهلوی
فرهنگ فارسی به پهلوی
فرهنگ زبان ایرانی باستان
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
تاریخچه واجهای ایرانی
فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
غَرَس و غَرَش خشم است و غراسیدن غراشیدن خشم اوردن
زرع و غرس: کاشتن، درخت نشاندن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۷۹ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۷۹ ) .
کاشتن درخت و گیاه
غرص در لغت به معنی کاشتن ولی خداوند گوش را در ما بوجود آورد یا خلق کرد یا کاشت. پس غرس ، کاشتن از نوع علم معنا معنی می دهد