غرامت

/qarAmat/

    damages
    indemnity
    reparations
    fine
    mulct
    compensation
    restitution
    atonement
    indemnification
    payoff
    recompense
    redress

فارسی به انگلیسی

غرامت پرداختن
recompense

غرامت خسارت کسی رادادن
to indemnify someone for his losses, to compensate his losses

غرامت دادن
compensate, indemnify, satisfy

مترادف ها

fine (اسم)
غرامت، تاوان، جریمه

torment (اسم)
شکنجه، عذاب، غرامت، ازار، زحمت، زجر

anguish (اسم)
عذاب، غم و اندوه، اضطراب، جفا، سینه سوزی، غرامت، دل تنگی

compensation (اسم)
جبران، تلافی، غرامت، جبران کردن، عوض، پاداش، تاوان، مزد

restitution (اسم)
جبران، تلافی، غرامت، اعاده، بازگردانی، ارتجاع

recompense (اسم)
جبران، غرامت، عوض، خسارت، رفع خسارت، غرامت پرداختن

reparation (اسم)
اصلاح، غرامت، عوض، تاوان، تعمیر، جبران غرامت، غرامت جنگی

dues (اسم)
غرامت، عوارض

indemnification (اسم)
غرامت، پرداخت غرامت، تاوان پردازی، جبران زیان

mulct (اسم)
غرامت، لکه، تاوان، جریمه

compunction (اسم)
غرامت، رحم، پشیمانی، ندامت

پیشنهاد کاربران

reparation
غرامتqa ( e ) rāmat
معنی
۱. مالی که بابت خسارت داده یا گرفته می شود؛ تاوان.
۲. زیان؛ ضرر.
۳. مشقت.
۴. ( اسم مصدر ) [قدیمی] پشیمانی؛ ندامت.
⟨ غرامت خواستن: ( مصدر لازم ) تاوان خواستن.
...
[مشاهده متن کامل]

⟨ غرامت دادن: ( مصدر لازم ) تاوان دادن.
⟨ غرامت ستاندن: ( مصدر لازم ) [قدیمی] = ⟨ غرامت گرفتن
⟨ غرامت کشیدن: ( مصدر لازم ) [مجاز]
۱. تاوان کشیدن؛ مجازات شدن.
۲. ( مصدر متعدی ) [قدیمی] به عهده گرفتن غرامت؛ متحمل شدن تاوان و ضرروزیان.
⟨ غرامت گرفتن: ( مصدر لازم ) دریافت کردن تاوان.
مترادف
۱. تاوان، جبران، جریمه، خسارت، ضرر
۲. عذاب، مشقت
۳. پشیمان
برابر پارسی
تاوان

جریمه . . . . . خسارت . . . . .
تاوان، جبران، جریمه، خسارت، ضرر، عذاب، مشقت، پشیمان
غرامت ( Indemnity )
:[اصطلاح بیمه]مبلغی است که بیمه گر متعاقب یک خسارت به شخص ثالث زیان دیده می پردازد. که شامل زیان و خسارتی است که به خود بیمه گذار به علت وقوع خطر وارد می شود و بیمه گر با دریافت حق بیمه متعهد پرداخت آن گردیده است.
ما بازاء - جریمه ( بزنیدش جریمه اش را می دهم. )

بپرس