غبن

/qabn/

    state of being cheated in business
    fraud

فارسی به انگلیسی

غبن فاحش
gross fraud

مترادف ها

fraud (اسم)
فریب، غبن، حیله، شیادی، تقلب، کلاه برداری، شیاد، گوش بر

cheating (اسم)
غبن

swindling (اسم)
غبن

lesion (اسم)
غبن، خسارت، اسیب، زخم، جراحت

defraudation (اسم)
فریب، غبن، کلاه برداری

پیشنهاد کاربران

غبن در لغت به معنای گول زدن می باشد، اما در اصطلاح فقهی به خیاری گفته می شود که اختصاص به بیع ندارد و در همه معاملات جاری است ، این خیار دارای دو شرط است مثلا وقتی خرید و فروشی صورت می گیرد و یک طرف ادعای
...
[مشاهده متن کامل]
غبن می کند باید ثابت کند که از قیمت ها خبر نداشته است ( شرط اول ) و باید تفاوتی که ادعا می کند قابل تسامح نباشد مثلا بگوید این جنس را به دو برابر قیمت به من فروخته است ( شرط دوم )

فریب. تضرر . گول زدن
نیرنگ
خیار غبن تنها درصورتی ایجاد می شود که طرف معامله بدون علم و آگاهی از قیمت اصلی متضرر شده باشد. که در این حالت او می تواند قرارداد را فسخ کند. درحالیکه در خیار تدلیس حتما باید یکی از طرفین با پوشاندن نقص
...
[مشاهده متن کامل]
و عیب مال طرف دیگر را فریب داده باشد و در این حالت فرد فریب خورده به محض آگاهی از آن عیب می تواند برای فسخ اقدام کند

غَبن در اصطلاح حقوقی به معنای بهم خوردن تعادل ارزش اقتصادی عوضین است.
در لغت: فریفتن و گول زدن
فریب کسی را دادن در معامله و به حساب خودش زرنگ دانستن خود در آن معامله
حسرت - افسوس -
غبن در لغت له معنای فریفتن و گول زدن است و در اصطلاح حقوقی به معنای بهم خوردن تعادل ارزش اقتصادی عوضین است. ( ماده 416 ق م ا )
غبن در اصطلاح فقها :
تملیک مال دیگری ، به زیادتر از قیمت واقعی در صورت جهل طرف .
معنی تملیک : مالی را به ملک ( چیرگی ، تسلط ) در آوردن است .
غبن به معنی ضرر و زیان است.

بپرس