غبطه

/qebte/

    envy
    ambition

فارسی به انگلیسی

غبطه خوردن
begrudge, envy, covet, to envy or emulate

غبطه خوردن به
grudge

مترادف ها

grudge (اسم)
بیزاری، کینه، بی میلی، غبطه، غرض، لج، اکراه

envy (اسم)
غیرت، حسادت، غبطه، رشک، غل

پیشنهاد کاربران

دِغ:غبطه.
غبطه: نیاز یا آرزوی داشتن چیزی ویژه و خوب که دیگری دارد بی این که آرزوی نداشتن آن چیز برای دیگری را داشته باشد. همتای پارسی: پژهان požhAn.
در حقوق به معنای مصلحت و منفعت است
غبطه در علم حقوق به معنای سود و نفع شخص رو در نظر گرفتنه،
آرزوی رفاه داشتن مانند دیگری که رفاه دارد بی آنکه تمنای زوال رفاه آن شخص دیگر را داشته باشد
پژهان، بِژهان را غبطه گویند
حال و روز کسی را آرزو داشتن، بی آنکه خواهان زوال آن باشیم.
معنای ( حقوقی ) غبطه
{غُ طِ } رستگاری، سرور شادمانی ، مصلحت، غُبط

بپرس