غالیه

/qAliye/

    perfume composed of musk and ambergris

فارسی به انگلیسی

غالیه بار
fragrant

مترادف ها

perfume (اسم)
عطر، بوی خوش، غالیه

پیشنهاد کاربران

آن که از سنبل او غالیه تابی دارد
باز با دل شدگان ناز و عتابی دارد
غزل ۱۲۴ حضرت حافظ
ماده ای که از زباد ماده مترشح و بر زمین بیفتد و بغایت خوشبوست را نیز غالیه گویند وزباد حیوانی بین گربه و راسو باشد وآن را از گربه سانان شمارند، گویا نوع افریقایی آن غالیه دارد
غالیه: ماده ای معطر مرکب از مشک، عنبر، عود و بان و جز آنها. معمولاً زلف را با غالیه می آغشتند
( ( به خواب دوش چنان دیدمی که زلفیش
گرفته بودم و دستم هنوز غالیه بوست ) )
( گزیده غزلیات سعدی، حسن انوری، انتشارات علمی، چ اول، ۱۳۶۹، ص۱۴۹. )
عطر مخلوط از مشک یا عود.
عطر مخلوط از مسج یا عود.
گران قیمت
ارزشمند، با ارزش، گرانبها، قیمتی، گران، گران قیمت
گران، ارزشمند، با ارزش، گرانبها
گران، با ارزش
گران قیمت، گران ، با ارزش

ارزشمند
اسم مادر بزرگم
غالیه سودن برجایی: آنجا را خوشبو کردن
چون شب از نافه های مشک سیاه
غالیه سود بر عماری ماه
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 544 )
نرگس همی در باغ در ، چون صورتی در سیم و زر / وان شاخه های مورد تر ، چون گیسوی پر غالیه ( منوچهری )
{فرهنگ عمید } دارویی بسیار خوشبو ، در طب قدیم به کار میرفته ، ترکیبی از مشک و عنبر و حصی لبان ( حسن لبه ) ، به رنگ سیاه است
غالیه موی : کنایه از موی سیاه و خوشبو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس