غافلگیر

/qAfelgir/

    unwary
    attacking unawares
    surprised
    attacked unawares

فارسی به انگلیسی

غافلگیر کردن
blindside, raid, rush, surprise, to come upon unawares, to surprise

مترادف ها

taking unawares (صفت)
غافلگیر

پیشنهاد کاربران

به ناگه، ناگهانی، یهوی ( yehovi، در گویش لری بختیاری ) ، ناخودآگه، بی پیش گفتار
سورپریز . . . تلفظ فرانسه ای و . . . سورپرایز. . . تلفظ انگیلسی به معنی "حمله ی غیر منتظرانه، ناگه دست بکار شدن یا " است. در آلمانی نیز ساختار واژه همینگونه است . . . اوبِر - راشونگ. . . : اوبِر - با واژه ی ابَر در پارسی و سوپر، یا همان پیشوندِ سور - ( از سورپریز ) همریشه است.
...
[مشاهده متن کامل]

بخش دوم واژه در فرانسه ای. . . پرِندِرِ. . . به معنای "گرفتن، قاپیدن" است. بخش دوم این واژه در آلمانی واژه ی راش است که به معنای "زود و تند" است.
از آنجایی که برابر درستی برای واژه ی سورپرایز در پارسی نداریم، می توانیم از زبان های اروپایی که با پارسی همریشه هستند الگوبرداری کنیم.
چنانچه نوشته شد برابر واژه ی سوپر ( در آلمانی اوبِر ) در پارسی ابَر است. بخش دوم این واژه در پارسی بنابر الگوی فرانسه ای باید به معنای . . . حمله کردن و گرفتن. . . باشد، که در اینجا از فعل تاختن بهره می بریم.
نتیجه:
ابرتاختن، ابَرتاخت کردن / شدن= سورپرایز کردن / شدن
ابَرتاخت = سورپرایز

هم خانواده غافلگیر
غافلگیر:کردن کاری که فردمقابل از آن خبرندارد
معنی غافلگیر میشه: متعجب، شگفت زده، تعجب
دفتر غافلگیر کننده ب انگلیسی چی میشه؟
ناخبر
مواجه شدن با شرایطی خاص بدون انتظار قبلی
مرز بود و نبود. عدم توجه
یهویی
سورپرایز
بعد متوجه شدن چیزی یا کاری
شگفت زده - هیجان زده - متعجب
غافلگیر = شگفت زده
ناگهان زده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس