غارت از غَر ( نه قر - قارت ) : بازگرداندن آنچه از دست داده شده یا دزدیده شده به صاحب اصلیش هست
= إسترداد أموال غصب شده
= استرداد حقّ مالکیّت
= . . .
متأسفانه برای تخریب دین إسلام را؛ دشمنان این واژه ومصطلح عربی کهن را به: تاراج، تالان، چپاول، دزدی، لاش، نهب، یغما . . .
... [مشاهده متن کامل]
تغییر معنائی کردند که هیچ ارتباطی با هم ندارند!
واژه غارت
معادل ابجد 1601
تعداد حروف 4
تلفظ qārāt
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: غارَة]
مختصات ( رَ ) [ ع . غارة ] ( اِ. )
آواشناسی qArat
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
طرسوسی کردن. [ طَ رَ / طَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چپاول و غارت کردن ، چون مطابق اسناد تاریخی هنگامی که رومیان شرقی برشهر طرسوس چیرگی و تسلط یافتند، از هیچ نوع نهب و غارت نسبت به اموال مسلمانان دریغ نکردند.
... [مشاهده متن کامل] ظاهراً در عصر شیخ ابوسعید ابوالخیر هر نوع چپاول را به چپاول رومیان در طرسوس منسوب میداشتند، و مثل گونه ای مورد استعمال واقع میشده است : صوفیان را فتوحی بوده است ، طرسوسی کرده اند . ما حصه شما اینجا نهاده ایم. ( اسرارالتوحید ص 95 ) .
بچاپ بچاپ . [ ب ِ ب ِ ] ( اِ مرکب ) ( از: دو فعل است و از مصدر چاپیدن بمعنی غارت و چپاول کردن ) . غارت . چپاول . تاراج . لاش . چاپیدن بی دریغ و بی امان . تالان کردن . - امثال :مگر بچاپ بچاپ است ؛ مگر هر که به هرکه است ؟
آفرین به فرهنگ والای طورکها، چون بقیه مردم جهان غذا رو رو خاک میپزن و با پا میخورن
فارسی وارون عربی که سامیه یک زبان هندو اروپاییه و واسه هر وام واژه ی عربی هم هاوند ( معادل ) داره. هفتاد درصد زبان انگلیسی از فرانسوی و لاتین و یونانیه کسی هم نمیگه که گویش زبان دیگه س. ولی بیا بنگاریم
... [مشاهده متن کامل] ( فرض کنیم ) فارسی گویشی از عربیه، باز هم داو ( ادعا ) شما ایرنگه ( نادرسته ) چون عربی وات های گچپژ رو داره، نمونه ش عراق و کشورهای پیرامون خلیج فارس ( خلیج معرب خلیگ در فارسی میانه، شاخاب ) بیشتر ک رو چ می لپزن و تو خیلی از کشور های عربی قاف به گاف ورتیده میشه همینجور تو سوریه و لبنان وات ج رو ژ آوایش می کنن. تو مصر هم ج ورتیده به گاف میشه. فقط زبان عربی قریشی هست که هیچکدوم از واتهای گچپژ رو نداره.
گرگ ربائی . [ گ ُ رُ ] ( حامص مرکب ) ربودن بسان گرگ . مانند گرگ حمله بردن . || مجازاً، غارت . تاراج : قبایل ترکان . . . از اطاعت و انقیاد او منخلع شده و تعرض می رسانیده و بر حواشی و مواشی او می زده و گرگ ربائی میکرده . ( جهانگشای جوینی ) .
شکست
چپاول تورکی است. چون در زبان عربی و لهجه هایش حروف گچپژ نیست. قابل توجه کاربر کشاورزی کلمه قاشق و بشقاب هم تورکی است. چون ما تورکهاغذا را در قابلمه و غازان پخته و در بشقاب ریخته و با قاشق می خوردیم. . . تاراج. و غارت هم تورکی است. آقای کشاوزر
دست انداز ، دست اندازی
یغما، چپاول، چپو ریشه ترکی دارند، ایلغار مغولی است، نهب و غارت عربی هستند. تالان نیز ترکی و به چم تاراج است.
برابر های پارسی غارت: تاراج، لاش، دستبرد
Plunder. . . is the best
چپو، چپاول، یغما، تاراج
غارت:[ اصطلاح زنبور داری] رفتاری از زنبوران مسن کندو که به عسل و گرده کندوهای مجاور دستبرد می زنند که این اتفاق ضربه بزرگی به زنبوردار می زند.
لاتس
نهب
چپو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)