just (قید)عینا، تنها، فقط، اندکی پیش، الساعه، در همان دمaccurately (قید)عیناexactly (قید)عینا، یکسره، کاملا، بدرستی، بکلی، چنین استidentically (قید)عیناliterally (قید)عیناtextually (قید)عیناplumb (قید)عینا، بطور عمودی، عموداdefinitely (قید)عینا
عینهو《 پارسی را پاس بِداریم》با سه پَند : اَندیشه ، گویه وَ کُنه یِ نیژ/ نیکعِیناًواژه یِ عِیناً که اَز عِین بَرگِرِفته شُده ایرانی - اُروپایی وَ هَم ریشه با :پارسی : آین دَر آینه / آیینه = اَبزار با چِشم خود را دیدَن ... [مشاهده متن کامل] واژه یِ چِشم پَسان تَر ها بَرساخته شُده وَ هَم ریشه با چِشیدَن ، چاشنی ، چِشته اَست ؛ این گونه بوده که بَرایِ آزمودَن چیزی بایَد نُخُست آن را چِشید ؛ چِشمه : بَرایِ پاک وَ ناهیت بودَنِ آب بایَد آن اَز آغازگاه یا سَرچِشمه چِشید . پارسی : آگاه < آگ - آه < آگ= چِشماِنگِلیسی : eyeآلمانی : Augeعِیناً بَر پایه یِ ریشه شِناسی : آینه وار کاربُرد دَر فَراز ( جُمله ) :او آن پیش آمَد را آینه وار بازگُفت. به فارسیِ اِمروز : او آن اِتِّفاق را عِیناً نَقل کَرد. تَن دُرُست وُ مَن دُرُست باشید ! ( مَن = اَندیشه )+ عکس و لینک