عیال

/~ayAl/

    wife
    family
    missis
    squaw
    wife (and children)

فارسی به انگلیسی

عیال پرست
uxorious

عیال وار یا عیال مند
encumbered by a (numerous) family

مترادف ها

spouse (اسم)
همسر، زوج، زوجه، عیال، زن یا شوهر

wife (اسم)
فراش، زن، خانم، زوجه، عیال

moiety (اسم)
بخش، نیم، نصف، نیمه، نصفه، عیال، قسمت مساوی

ranee (اسم)
عیال

پیشنهاد کاربران

عبدالخلیل قوطوری
در مورد کلمۀ عیال Ayalدر زبان ترکی ( ترکمنی ) :
Ayal آیال= ( آی ay=ماه، قمر، زیبا، قشنگ، جمیل، زیبارو، محبوب، معشوق، یار، دوست داشتنی، مطلوب، و. . . ) ( آل al = گرفته، کسب کرده، بدست آورده، و. . . فعل امر آلماک almak= گرفتن، کسب کردن، بدست گرفتن، بدست آوردن، ، و. . . )
در اصل به معنای درد و رنج
بعد معناش تحول پیدا کرد و شد خانواده و همسر و
. . . ( :
اهل و عیال:
به معنای" زن و فرزند، اهل خانه "گاهی در نوشته ها این اصطلاح را بر اساس تلفظ عامیانه ی آن، به صورت عهد عیال می آورند که صحیح نیست. بهتر است به صورت اهل و عیال نوشته شود.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۴۹. )
چه احمقانه و چه توهین بزرگی
عیال بمعنای برده و غلام هم هست
نانخور، تحت تکفل و سرپرستی

بپرس