عیال

/~ayAl/

    wife
    family
    missis
    squaw
    wife (and children)

فارسی به انگلیسی

عیال پرست
uxorious

عیال وار یا عیال مند
encumbered by a (numerous) family

مترادف ها

spouse (اسم)
همسر، زوج، زوجه، عیال، زن یا شوهر

wife (اسم)
فراش، زن، خانم، زوجه، عیال

moiety (اسم)
بخش، نیم، نصف، نیمه، نصفه، عیال، قسمت مساوی

ranee (اسم)
عیال

پیشنهاد کاربران

عیال به لکی و لری ( اِیال ) لَزم ( تلفظ ) میگردد.
ناناءیر شاید به پنداشت نگیر و نشمار به دریافت از خود است باشد.
پرورده. نازپرورده. خانواده. خانه:عیال.
تمدن هاپروردهء سیبویه هستند.
تمدنها خانوادهء سیبویه میباشند.
تمدنها خانهء سیبویه می باشند.
تمدن ها نازپروردهء سیبویه بشمارند.
تمدنهای اسلام و ایران و زرتشتی و مسیحی و یهودی و بودایی و کنفوسیوسی و لایتزه ای و مادیگری ورازوری و دانستهای چهارگانه ازآبشخور
...
[مشاهده متن کامل]

کتاب و نوشت سیبویه سیراب می گردند. واین در نگاشته ها و گردانیده ها و ویراسته ها و واژگان و درس و بحث و مانند آن دراین بیش از هزار و دویست ساله نمودار یافته است و روز افزون است.

عیال: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
نائیر nāir ( اوستایی: nāiri )
عبدالخلیل قوطوری
در مورد کلمۀ عیال Ayalدر زبان ترکی ( ترکمنی ) :
Ayal آیال= ( آی ay=ماه، قمر، زیبا، قشنگ، جمیل، زیبارو، محبوب، معشوق، یار، دوست داشتنی، مطلوب، و. . . ) ( آل al = گرفته، کسب کرده، بدست آورده، و. . . فعل امر آلماک almak= گرفتن، کسب کردن، بدست گرفتن، بدست آوردن، ، و. . . )
در اصل به معنای درد و رنج
بعد معناش تحول پیدا کرد و شد خانواده و همسر و
. . . ( :
اهل و عیال:
به معنای" زن و فرزند، اهل خانه "گاهی در نوشته ها این اصطلاح را بر اساس تلفظ عامیانه ی آن، به صورت عهد عیال می آورند که صحیح نیست. بهتر است به صورت اهل و عیال نوشته شود.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۴۹. )
چه احمقانه و چه توهین بزرگی
عیال بمعنای برده و غلام هم هست
نانخور، تحت تکفل و سرپرستی