عودت

/~owdat/

    returning
    counter-recoil
    reversion

فارسی به انگلیسی

عودت دادن
to return, to give back

مترادف ها

return (اسم)
برگشت، باز گشت، بازگشتن، عودت، اعاده، رجعت، مراجعت

regress (اسم)
برگشت، عودت، پس روی

coming back (اسم)
برگشت، عودت

returning (اسم)
عودت، مراجعه

پیشنهاد کاربران

عائد به معنای رجوع کننده و بازگشت کننده است.
یکی از معانی عائد در فرهنگ دهخدا زیارت کننده بیمار آمده است که بهتر است به جای این کلمه از عیادت کننده بیمار یا عیادت کننده استفاده شود چراکه عیادت و عائد هم خانواده هستند و ریشه هر دو عود است. در واقع عیادت به معنای ملاقات مجدد است چون فرد را می شناخته و ملاقات می کرده و با ملاقات مجدد باز هم این کار را تکرار می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

از معانی دیگر عائد، عایدی است آن چه از وجوه نقد به شخص برگردد ( درآمد و سود ) یا به عبارتی عاید هم نفعیست که به علت کار عادی روزانه به شخص بر می گردد و تکرار می شود.
کلمات هم خانواده:
عودت به معنای پس دادن یا پس فرستادن است.
مُعید به معنای اعاده کننده و برگرداننده است ( المُبْدِئُ المُعِیدُ؛ از صفات خدای بزرگ است زیرا او خلق را می آفریند و زنده می کند و سپس آنان را می میراند و آنگاه به قیامت بازمی گرداند. )
عید به معنای جشن، اصل این کلمه هم از عود بوده و در اصل به معنا بازگشت است. واو عین الفعل قلب ( یا تبدیل ) به یاء شده و دلیل نامگذاری آن به این دلیل است که چون هر سال این مراسم تکرار می شود و به نحوی برمی گردد.
عادی� به معنای امری که تکرار می شود و باز می گردد.
معاد به معنای سرای بازگشت یا محل بازگشت برای حساب و کتاب.
معتاد به شخصی گفته می شود که به کار و عمل قبلی خود بر می گردد.
عادة یا عادت به اخلاق یا رفتار تکراری و همیشگی یک فرد که آن را تکرار می کند گفته می شود.
اما موارد زیر ربطی به موارد فوق ندارند: ( ریشه ی متفاوت آنها آمده است )
مائدة به معنای سفره از ریشه ی ( م ی د ) است.
تعدی به معنای تجاوز کردن از ریشه ی ( ع د و ) است.
استعداد به معنای آماده گشتن از ریشه ی ( ع د د ) است.

منابع• https://www.almaany.com/fa/dict/ar-fa/عائد/
عودت، برگشت، مرجوع
بازگشت

بپرس