عنوان کردن


    to set forth
    to propound
    to introduce
    to address

پیشنهاد کاربران

تعیین کردن
outline
The new president outlined plans to deal with crime, drugs, and education
outline
بن افکندن سخن ؛ عنوان کردن. گفتن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
بر رستم آمد بگفت آن سخن
که افکند پور سپهدار بن.
فردوسی.
بیان کردن

بپرس