abysmal (صفت)عمیق، ژرف، بی پایان، گردابی، ناپیمودنیdeep (صفت)عمیق، ژرف، گود، عمقی، سیرprofound (صفت)عمیق، ژرف، عمقیfathomless (صفت)عمیق، بی انتهاdeep-rooted (صفت)عمیق، دیرینه، ریشه کرده
ژرف. گود. گیج. گوری. قیل. قیل است: ژرف است. قیلی آب: ژرفا ی آب. چاه قیل: چاه ژرف. درهء قیل:درهء ژرف.دارای معانی بلند؛ دارای دقت و تلاش ذهنیگودناکمن، هم خوانواده میخوامژرفادر لری بختیاریعمیق: قیل ( حرف قاف از ته حلق و یه چیزی بین قاف و کاف تلفظ میشه )من جمع مکسر می خواهم. جمع مکسر کلمه ی گود و هوشزیاد برای مثال میگن این چاه طولش خیلی عمیق یعنی طولش زیادهعمق دارعمق دارژرفگویا این واژه ایرانی است ( شاید ) :یکی از معنی های " مغ" ژرف است و این واژه هم ایرانی است و همانندی با واژه عمق دارد.گودعمق زیادگودژرفدارای عمقمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)+ عکس و لینک