عمله

/~amale/

    laborer
    navvy
    worker
    workingman
    coolie
    [treated as singular] labourer
    labourers

فارسی به انگلیسی

عمله ها
workpeople

مترادف ها

worker (اسم)
ایجاد کننده، کارگر، عمله

laborer (اسم)
کارگر، عمله، مزدور، فعله

farmhand (اسم)
عمله، کارگر مزرعه، زارع

workman (اسم)
کارگر، عمله، مزدور، فعله، استادکار، مزدبگیر

labourer (اسم)
عمله، فعله

پیشنهاد کاربران

رضا برای آن مکان عمله خیلی خیلی خوبی است
عمله :ج عامل، کارگران؛ در فارسی امروز کلمۀ
عمله، به صورت مفرد، به معنی یک تَن کارگر
زیردست بنّا به کار می رود.
طایفه ی عمله قشقایی . . . . . . . امله . . . امل در تورکی آرزو. . . . . . اور آباد ( عور آباد ) . . . . . . . . ابهر ( عبهر ) . . . . . اوقاپ ( عقاب ) . . . . . شمع ( شام ) . . . . . . . . . . عاشق ( آشیق
...
[مشاهده متن کامل]
از فعل آشماق، او کی حدین آشیب مثلا سئودادا ) عین مخصوص عربی دی تورکی ده عین یوخدی. . . . . . . روستای بابا طاهر عریان ( اوریان بر وزن دریان ( شبستر ) ) معلون رضاپالانی، در پی تحریف نامهای تورکی دستور داده نامهای تورکی را با حروف مخصوص عربی ( ح. ع. ث. ص. ض. ذ. ط. ظ ) بنویسند. تا ما تورکها شاش باش بمانیم. این حروف مخصوص زبان عربی است. و در هیچ زبان دیگری وجود ندارد. . . . امل در تورکیه اسم دخترانه به معنای آرزو و هد ف است

طایفه ی عمله قشقایی . . . . . . . امله . . . امل در تورکی آرزو. . . . . . اور آباد ( عور آباد ) . . . . . . . . ابهر ( عبهر ) . . . . . اوقاپ ( عقاب ) . . . . . شمع ( شام ) . . . . . . . . . . عاشق ( آشیق
...
[مشاهده متن کامل]
از فعل آشماق، او کی حدین آشیب مثلا سئودادا ) عین مخصوص عربی دی تورکی ده عین یوخدی. . . . . . . روستای بابا طاهر عریان ( اوریان بر وزن دریان ( شبستر ) ) معلون رضاپالانی، در پی تحریف نامهای تورکی دستور داده نامهای تورکی را با حروف مخصوص عربی ( ح. ع. ث. ص. ض. ذ. ط. ظ ) بنویسند. تا ما تورکها شاش باش بمانیم. این حروف مخصوص زبان عربی است. و در هیچ زبان دیگری وجود ندارد. . . . امل در تورکیه اسم دخترانه به معنای آرزو است.

اسم روستایی در نزدیکی شوش دانیال

بپرس