عملا

/~amalan/

    effectively
    effectually
    indeed
    practically
    pragmatically
    virtually

فارسی به انگلیسی

عملا امتحان کردن
field-test

عملا بی سواد
functional illiterate

مترادف ها

actually (قید)
واقعا، عملا، در حقیقت، بالفعل، فعلا

practically (قید)
عملا

پیشنهاد کاربران

کارکردانه
از نگاه کارکردی
در رفتار
در کردار
در کنش
عَمَلاً: ١. در راستیت، به درستی ٢. کمابیش ٣. در رفتار / کردار
جدا، واقعا، به طور حتم
به طور کاربردی
در واقع
در کردار
به راستی

بپرس