عمدا

/~amdan/

    deliberate
    deliberately
    designedly
    intentionally
    on purpose
    willfully
    perversely
    purposely
    wittingly

فارسی به انگلیسی

عمدا انجام دادن
premeditate

عمدا باختن مسابقه و شرط بندی
throw

عمدا منهدم شدن
destruct

عمدا منهدم کردن
destruct

مترادف ها

purposely (قید)
از روی قصد، عمدا

deliberately (قید)
عمدا، تعمدا

intentionally (قید)
عمدا

on purpose (قید)
عمدا

پیشنهاد کاربران

:دکتر کزازی در مورد واژه ی " عمدا" می نویسد : ( ( عمدا: به عمد، از روی عمد، آگاهانه و به خواست. در پارسی تنوین های نصب تازی ( ا ) خوانده می شود؛ حتی اگر چون این بیت، در قافیه نیز آورده نشده باشد . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( رخسار صبح پرده، به عمدا برافکند
راز دل زمانه، به صحرا برافکند ) )
برگردان بیت: بامداد آگاهانه و به خواست، رویبند از چهره برمی گیرد؛ روز می دمد خورشید آشکار می شود؛ و بدین سان، راز دل زمانه از پرده به در می افتد.
( رخسار صبح ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۷۲، ص۲۷۳ )

عَمداً: آگاهانه، خودآگاه، دانسته، دیده و دانسته، خواسته، خودخواست، دستی، دستی دستی
با اطلاع قبلی کاری کردن
دستی
deliberately
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
بِروانِه ( کردی )
به اینگ ( اینگ از سنسکریت: اینگیتَ= عمد ) ، ژَندا= عمد ( سنسکریت )

بپرس