turbaned
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
شیرازه، پیشانی بند، عمامه، روسری
ارایش مو، عمامه، روسری زنانه، پوشاک سر، ارایش سر
عمامه
عمامه، دستار، کلاه عمامه مانند
پیشنهاد کاربران
عمامه: سعدی در بوستان به عمامه پایبند غرور می گوید:
معرف به دلداری آمد برش
که دستار قاضی نهد بر سرش
به دست و زبان منع کردش که دور
منه بر سرم پایبند غرور
معرف به دلداری آمد برش
که دستار قاضی نهد بر سرش
به دست و زبان منع کردش که دور
منه بر سرم پایبند غرور
عمامه =سرپیچ
مندیل. .
دستار. . .
سربند. .
ــــــــــــ
روایع اعتقادات هزاره.
عمامه، چاشنی هرزمان
نماد اِرق شیعه، .
معمم کوه درد.
چوصلیب مانده بردوش مسیح.
مانکن خُلف وعده .
به تعبیرفرورفته مخیله .
کاین مبانی میثاق اقتباس از کتاب اسمانی
دستار. . .
سربند. .
ــــــــــــ
روایع اعتقادات هزاره.
عمامه، چاشنی هرزمان
نماد اِرق شیعه، .
معمم کوه درد.
چوصلیب مانده بردوش مسیح.
مانکن خُلف وعده .
به تعبیرفرورفته مخیله .
کاین مبانی میثاق اقتباس از کتاب اسمانی
سر دستار
سرپیچ. [ س َ ] ( نف مرکب ) سرپیچنده از فرمان و دستور. || ( اِمرکب ) آنچه به سر پیچند. دستار. عمامه :
ماننده مار پیچ برپیچ
پیچیده سر از کلاه و سرپیچ.
نظامی.
ماننده مار پیچ برپیچ
پیچیده سر از کلاه و سرپیچ.
نظامی.
دستار
سرپیچ