عمارت

/~emArat/

    building
    construction
    edifice
    erection
    structure

فارسی به انگلیسی

عمارت جلوی دریا
seafront

عمارت مجلل
pile

عمارت کلاه فرنگی
pavilion

مترادف ها

residence (اسم)
سکنی، مقر، عمارت، مقام، محل اقامت، اقامت گاه، سکونت

building (اسم)
ساختمان، بناء، عمارت، خانه

construction (اسم)
ساختمان، عمارت، ساخت

mansion (اسم)
عمارت، عمارت بزرگ، خانه مسکونی، عمارت چند دستگاهی

edifice (اسم)
عمارت، ساختمان بزرگ مانند کلیسا

پیشنهاد کاربران

عمارت واژه ای عربی است و بهتر است به جای آن واژه ی زیبای مانوی مانِستان manestan را به کار ببریم.
و کلمه ( عمارت ) ( بر خلاف کلمه ( خراب ) که به معنای از اثر انداختن چیزی است ) ، به معنای آباد کردن چیزی است تا اثر مطلوب را دارا شود، مثلا می گویند: ( عمر ارضه ) یعنی فلانی زمین خود را آباد کرد، و مضارع آن ( یعمر ) و مصدرش ‍ ( عمارة ) است
ارگ
عمارت سلطنتی
کرخ
بنا، ساختمان، بدنه، پیکر، تنه، آبادانی، آبادی، تعمیر، عمران
آباد کردن ، بنا کردن ، ساختمان
کاربرد در جمله : 🍾🍾🍾
خانه ی دل ما را از کرم عمارت کن / پیش از آن که این خانه رو نهد به ویرانی
از سرگذشت کرمانجها ک چگونه شد تا ملت کرمانج در چنین جای اسکان داده بشه اطلاعاتی بدهید
از چ زمانی کرمانجها به خراسان کوچ کردن و چگونه روستهای کرمانج نشین شکل گرفتن
بنا با ارزش و به یادمندنی
جاهای بزرگ
کرخ
کاخ
بنا
آبادانی
قصر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس