عمارت. [ ع َ / ع ِ رَ ] ( ع مص ) عمارة. مأهول و مسکون گرداندن. ( از لسان العرب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) . مأخوذ از عربی ، آباد داشتن و آباد کردن. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) : اموال بسیار در عمارت آن صرف کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 441 ) . از آبادی و عمارت و رعایت رعیت و آئین داد و انصاف دور بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 358 ) . || ( اِمص ) آبادانی. ( ناظم الاطباء ) : و مال بی عمارت بدست نیاید. ( کلیله و دمنه ) . چه عمارت نواحی و مزید ارتفاعات. . . به عدل متعلق است. ( کلیله و دمنه ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
سرا
عمارت واژه ای عربی است و بهتر است به جای آن واژه ی زیبای مانوی مانِستان mānestān را به کار ببریم.
و کلمه ( عمارت ) ( بر خلاف کلمه ( خراب ) که به معنای از اثر انداختن چیزی است ) ، به معنای آباد کردن چیزی است تا اثر مطلوب را دارا شود، مثلا می گویند: ( عمر ارضه ) یعنی فلانی زمین خود را آباد کرد، و مضارع آن ( یعمر ) و مصدرش ( عمارة ) است
ارگ
عمارت سلطنتی
کرخ
بنا، ساختمان، بدنه، پیکر، تنه، آبادانی، آبادی، تعمیر، عمران
آباد کردن ، بنا کردن ، ساختمان
کاربرد در جمله : 🍾🍾🍾
خانه ی دل ما را از کرم عمارت کن / پیش از آن که این خانه رو نهد به ویرانی
از سرگذشت کرمانجها ک چگونه شد تا ملت کرمانج در چنین جای اسکان داده بشه اطلاعاتی بدهید
از چ زمانی کرمانجها به خراسان کوچ کردن و چگونه روستهای کرمانج نشین شکل گرفتن
بنا با ارزش و به یادمندنی
جاهای بزرگ
کرخ
کاخ
بنا
آبادانی
قصر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)